ثواب و عقاب

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


اعتقاد به پاداش و کیفر در آخرت (Retribution, Reward and Punishmen) یکی از عقاید اصلی در لایه توحیدی یهودیت شمرده می شود. لایه توحید یکی از لایه های گوناگون یهودیت است که لایه حلول گرا در برابر آن قرار دارد. به همین دلیل در اسفار پنج گانه موسی اشاره مشخصی به ثواب و عقاب نشده است و اگر ثواب و عقابی نیز وجود داشته باشد وجهه قومی به خود گرفته است که به عنوان یک امر کلی به همه قوم یهود و یا اقوام دیگر مربوط می شود و به افراد ربطی ندارد. همچنین ثواب و عقاب در "عهد عتیق" معمولاً در چارچوب زمان تحقق می یابد. در ده فرمان آمده است که فرمانبرداری از والدین باعث طول عمر می شود.

در سفر تثنیه نیز آمده است: "اگر شما تمام فرمانهای او را که من امروز به شما می دهم با دقت اطاعت کنید... آن وقت او باز هم باران را به موقع خواهد فرستاد..." (11/13 و 14). سفر ایوب موضوع رنج و محرومیت نیکان و آسایش اشرار را مطرح ساخته است و با بازگشت به شیوه مادی قدیمی این دشواره را حل کرده است؛ یعنی اعطای پاداش خیر به ایوب در همین دنیا.

سفر مزبور می گوید: "به این ترتیب خداوند، ایوب را بیش از پیش برکت داد. ایوب صاحب چهارده هزار گوسفند، شش هزار شتر، هزار جفت گاو و هزار ماده الاغ شد. همچنین خدا به او هفت پسر و سه دختر داد... در تمام آن سرزمین دخترانی به زیبایی

دختران ایوب نبودند و پدرشان به آنها هم مانند برادرانشان ارث داد" (/42/12 تا 15).

البته پس از تأکید پیامبران بر مسئولیتهای فردی پذیرفتن این دیدگاه در مورد پاداش مادی و مستقیم نیکوکاران در این دنیا کار دشواری شد و موضوع روز رستاخیز، بهشت و جهنم مطرح گردید که در آن فرد گناهکار مجازات می شود و فرد نیکوکار نیز به ثواب کردار خود می رسد. فقهای یهودی ثواب و عقاب را در چارچوب اخروی آن مطرح ساختند هر چند که متون "تورات" تأکید دارد که ثواب و عقاب الهی در همین دنیا است.

این تفسیر در میان فقهای یهودی قرون وسطی در غرب و جهان اسلام رواج یافت، هرچند که "تلمود" دربردارنده اندیشه های بسیاری بود که ادامه افکار حلول گرایانه قدیمی بود. جریان حلول گرایی همراه با کابالا که معتقد بود ثواب و عقاب از خلال تناسخ ارواح تحقق می یابد، ریشه دار گردید و تأکید کرد که اگر انسان، نیکوکار باشد روح وی در جسم یک انسان نیکوکار دیگر حلول می کند، اما اگر بدکردار و پلید باشد روح او نیز در جسم یک انسان پست و یا حتی جماد و یا حیوان حلول خواهد کرد.

به هر حال ایده ثواب و عقاب اگرچه سرانجام در یهودیت شکل گرفت، اما ایده های دیگر را هم کنار گذاشت. افزون بر این، یهودیت به عنوان یک ترکیب چندلایه انباشتی، افکار متضاد را بی آن که ذوب و یکی کند، در کنار هم قرار می دهد و این اندیشه ها علی رغم تناقضی که با هم دارند، در یک چارچوب قرار می گیرند. بنابراین عجیب نیست که اندیشه دینی یهود در دوران معاصر بار دیگر ایده ثواب و عقاب را مطرح ساخته است.

کوهلر، کاپلان و پوپر خاطرنشان ساختند کهنمی توان ایده ثواب و عقاب را به شکل ظاهری تفسیر کرد و به همین دلیل این قضیه در مورد افراد صدق نمی کند بلکه بر کل جامعه انطباق دارد. آنها بدین ترتیب ایده ثواب و عقاب را به تز پیشرفت و واپس گرایی تشبیه کردند تا آنجا که کاپلان خود خداوند را پیشرفت و تجدد دانست.

این موضوع بار دیگر پس از جنگ جهانی دوم یعنی پس از کشتار یهودیان اروپا به دست نازیها مطرح گردید و عبارت "الهیات پس از آشویتس" پدیدار گشت. این عبارت به سؤال بنیادینی اشاره دارد که از سوی فلاسفه متدین یهودی مطرح می شود: آیا امکان دارد پس از آشویتس و جنایتهایی که بر یهودیان روا داشته شد، باز هم به خدا اعتقاد داشت؟ پوپر از "خسوف خدا" سخن به میان آورد. اما ریچارد روبنشتاین گفت که دیگر نمی تواند مفهوم سنتی خداوند را بپذیرد؛ زیرا چنین خدایی باید مسئولیت آشویتس را برعهده بگیرد؛ چه نسل کشی نازیستی یهودیان، در تاریخ یهود یک حادثه منحصر به فرد به شمار می رود. او قبول نداشت که نازیها ابزار مجازات الهی بوده اند.

واکنهایم در پاسخ ایشان گفت که نپذیرفتن مفهوم سنتی رایج در مورد خداوند به معنای پیروزی هیتلر است. گروههای بنیادگرای مسیحی در آمریکا علی رغم صهیونیست بودن، اعتقاد دارند که آشویتس مجازات یهودیان از سوی خدا بود؛ زیرا آنها عیسی بن مریم را نپذیرفتند. حاخام مناحیم ایمانویل هارتوم معتقد است که کشتار نازیها مجازاتی بود که خداوند به خاطر گناهان یهودیان در موردشان اعمال کرد و با توجه به این که گناهان آنها همچنان ادامه دارد پس بدون شک مجازات الهی بار دیگر شامل آنها خواهد شد.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد پنجم، چاپ اول، پاییز 1382.