براق، قیام ـ 1929

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


"براق" نام مرکب پیامبر اسلام "ص" است که در شب معراج از مسجدالحرام در مکه تا مسجدالاقصی در قدس بر آن سوار بود. چون یهودیان در تظاهرات و قیام سال 1929 به مسجدالاقصی تعرض کردند قیام آن سال به "قیام براق" مشهور شد.

حوادث اوت سال 1929 به درگیری بین نیروهای مسلمان، یهودی و انگلیسی منجر شد و طی آن عده زیادی از طرفهای درگیر کشته و زخمی شدند. از آنجایی که ریشه قیام در شهر قدس برد، آثار آن به شهرهای دیگری از قبیل غزه، یا فا، طولکرم و... نیز منتقل شد. و مردم آن شهرها برای اعلام همبستگی با مسلمانان شهر قدس دست به تظاهرات و راه پیمایی و درگیری با صهیونیستها و پلیس انگلیس زدند. در جریان این قیام چندین مستعمره یهودی نشین در معرض حمله مسلمانان قرار گرفت و تعدادی از آنها با خاک یکسان شد.

قیام براق همچنین مواضع رهبران عربی و صهیونیستها را در قبال حکومت انگلیس مشخص کرد و حقایقی را نیز برای مسلمانان آشکار ساخت مبنی بر این که:

1 ـ صهیونیسم سیاسی برای پیشبرد اهدافش در جهت عملی کردن سیاست وطن ملی یهود در نهایت متکی به کمک و یاری انگلیسی است و اعراب برای رسیدن به اهداف خود باید به مبارزه با حکومت انگلیس بپردازند.

2 ـ رهبران سیاسی فلسطین دچار ترس ووحشت شده اند و قادر به رهبری جنبش ضد صهیونیستی و ضد انگلیسی نیستند، طبق اعلامیه کمیته مرکزی حزب کمونیست فلسطین در سپتامبر 1929 دو دیدگاه بر قیام سال 1929 تجلّی کرد. بدین ترتیب که جوانان در جلساتی که در نواحی مختلف فلسطین برای چگونگی نحوه همبستگی با اعراب شهر قدس تشکیل می دادند با دو نظر روبه رو بودند.

1 ـ نوک پیکان حمله را باید متوجه صهیونیستها کرد.

2 ـ مبارزه را باید در رویارویی با حکومت انگلیس دنبال کرد.

طرفداران دیدگاه اول از بزرگان و رجال مذهبی فلسطینی بودند. و طرفداران دیدگاه دوم، جمعیت جوانان مسلمان در حیفا و ملی گرایان چپگرا در یافا بودند. لازم به ذکر است که دیدگاه دوم در مقایسه با دیدگاه اول قدرت کمتری داشت.

زمینه ساز قیام براق تظاهرات یهودیان در 114 و 1929 بود که به مناسبت سالگرد ویرانی هیکل سلیمان در تل آویو انجام شد. در 15 اوت گروهی از جوانان یهودی تحت رهبری اقلیتی از صهیونیستهای افراطی در قدس تظاهراتی به راه انداختند. این جوانان به گفته قائم مقام کمیسر عالی به وزیر مستعمرات "سرشان برای راه انداختن آشوب درد می کرد". طبق گزارش کمیته شاو وقتی جوانان یهودی به دیوار ندبه رسیدند، با بلند کردن پرچم صهیونیستی و خواندن سرود صهیونیستی "هاتیکوا" سخنان زشت و ناروا به مسلمانان نسبت دادند. همه کارهایی که این جماعت انجام دادند برخلاف دستورات کمیسر عالی بود.

این عملکرد نادرست صهیونیستها موجب شگفتی و اعتراض مسلمانان شد به نحوی که محمدمهدی به کمیسر عالی اعتراض نمود. در روز بعد (جمعه) که با میلاد پیامبر اکرم"ص" مصادف بود مسلمانان متقابلاً دست به تظاهرات زدند. عده بی شماری (اعراب که عده ای از روستاییان نیز در میان آنان بودند بعد از برگزاری نماز ظهر در مسجدالاقصی شروع به تظاهرات کرده و به راه پیمایی پرداختند.

هنگامی که به دیوار ندبه رسیدند، شیخ حسن ابوسعود یکی از روحانیون مسجدالاقصی به ایراد سخنرانی حماسی پرداخت که موجب برانگیخته شدن احساسات مردم شد.

بعد از پایان سخنرانی، مردم که آشفته و عصبانی شده بودند شروع به مخالفت عملی با صهیونیستها کردند و نیمکتی را که یهودیان در پیاده رو گذاشته بودند، شکستند و ادعیه ای را که در شکافهای دیوار ندبه قرار داده بودند بیرون کشیده و آتش زدند. قائم مقام حکومت برای کنترل اوضاع، در پی یافتن راه حلی بود که بتواند دوطرف درگیر را آرام کند ولی چون اکثر مسئولین یهودی در کشور نبودند وظیفه اش مشکل بود.

در 17 اوت درگیری و نزاعی بین یک جوان یهودی و عرب در قدس درگرفت و در اثر گسترش آن 11 یهودی و عرب مجروح شدند. گزارش کمیته شاو در این باره چنین می گوید:

"نیروی پلیس پس از رسیدن به محل حادثه و دستگیری جوان عرب به اتهام شروع اولین برخورد خونین، در معرض حمله گروهی از یهودیان قرار گرفت. در این حمله، جوان عرب و نیز یکی از افراد پلیس انگلیسی زخمی شدند. زخمهای پلیس انگلیسی بسیار شدید بود. آنگاه یهودیان به منازل اعراب در مناطق مجاور حمله کردند و گروهی از ساکنانش را مجروح کردند."

در 20 اوت وقتی که یک جوان مجروح یهودی درگذشت، مراسم تشیع او به یک تظاهرات سیاسی علیه اعراب و حکومت انگلیس تبدیل شد. در 21 اوت گروهی از یهودیان و عربها در داخل و خارج قدس توسط پلیس دستگیر شدند. نتیجه گیری که حکومت انگلیس از این وضع آشفته و نابسامان داشت این بود که اوضاع روز به روز ناآرام تر می شود. درنتیجه برای کنترل و بهبود اوضاع تصمیم گرفت بخشی از نیروهای زرهی خود را در شهر رمله، در شاهراه "یافا و قدس" در حالت آماده باش نگه دارد.

در 23 اوت چند تن از بزرگان عرب با چند تن از رهبران یهود برای پاره ای مذاکرات در خانه "هستدروک" جمع شدند. جو حاکم بر جلسه دوستانه بود و نتیجه این شد که در 26 اوت یعنی چهار روز بعد جلسه دوباره تشکیل شود. در آن موقع روستاییان عرب و مردم شهرها در وضع بحرانی قرار داشتند. اعراب از تظاهرات 15 اوت یهودیان دریافته بودند که آنها قصد حمله به "براق" را دارند.

"طبق گزارش کمیته شاو "در همان روز یعنی 23 اوت، روستابیان که به سلاح سرد مسلّح بودند برای انجام فریضه نماز ظهر خدا به قدس رفتند. این وضع برای پلیس انگلیس نگران کننده بود به طوری که یک افسر انگلیسی دستور خلع سلاح روستابیان را صادر کرد ولی فرمانده اش به دلیل نداشتن نیروی کافی برای اجرای حکم، این دستور را لغو کرد.

در ظهر همان روز اعراب با سلاحهایی هم چون چماق، هفت تیر و حتی شمشیر به یهودیان حمله کردند و بعد از ظهر اعراب به نواحی یهودی نشین اطراف حمله بردند. در مقابل پلیس انگلیس به سوی آنها تیراندازی کرد و چند هواپیما بر فراز آسمان شد به گردش در آمدند.

در ساعت 4 بعدازظهر، نیروهای زرهی انگلیس از رمله به قدس آمده و در آنجا استقرار یافتند. نیم ساعت آرامش، در ناحیه قدیمی قدس برقرار شد. ولی همچنان تیراندازی به محله های یهودی نشین اطراف ادامه داشت. طبق گزارش کمیته شاو؛ حملات مسلمانان به روستابیان یهودی در اطراف شهر قدس قطع نشد.

خبر درگیریها و ناآرامیها در قدس به شهرهای خلیل و نابلس رسید و در پی آن مردم به خیابانها ریختند و تظاهرات باشکوهی برپا کردند. به یک مدرسه یهودی در خلیل نیز حمله شد که در اثر آن یک یهودی کشته شد.

در روز بعد اعراب در خلیل به تظاهرات و حملات خود به خانه ها و محله های دور افتاده یهودی نشین ادامه داده و در جریان آن 60 یهودی کشته و بیش از 50 تن مجروح شدند. در همان روز عده ای از اعراب نیز تلاش زیادی کردند تا پلیس نابلس را خلع سلاح کنند. در پی آن پلیس اقدام به تیراندازی به سوی مسلمانان کرده و ناآرامی و خشونت نابلس را فرا گرفت. و در شهر بیسان مسلمانان به یهودیان حمله کردند. در یافا اعراب حملاتی به مستعمره های یهودی نشین انجام دادند.

در 25 و 26 اوت به مناطق یهودی نسبتا دور، حمله شد و حملات پراکنده ای نیز به چند مستعمره یهودی نشین صورت گرفت که در 6 مورد آن مستعمره ها با خاک یکسان شدند.

اوضاع در بخش قدیمی حیفا نیز ناآرام بود و حملاتی به محله یهودی نشین "هادارکرمل" صورت گرفت. در یافا یک افسر پلیس انگلیسی به عده ای از مسلمانان تیراندازی کرد و به این وسیله توانست از حمله به یکی از محله ها جلوگیری کند. طبق گزارشکمیته شاو:

"در این محله بدترین حمله یهودیان به اعراب صورت گرفت، و در جریان آن بود که امام جماعت یکی از مساجد و شش تن دیگر کشته شدند. در 26 اوت حمله دیگری از طرف یهودیان صورت گرفت. که این بار مسجد "عکاشه" در قدس آماج آن بود مسجد عکاشه مسجدی است مقدس و قدیمی که مسلمانان برایش احترام فراوانی قایل هستند. در جریان این حمله مسجد آسیب فراوانی دید و ضریح پیامبران مدفون در آن دستخوش بی حرمتی شد."

موج تشنج و نا آرامی ادامه یافت تا این که در 29 اوت به محله یهودی نشین صفد حمله شد و در اثر آن حدود 45 یهودی کشته و زخمی شدند و تعدادی از خانه ها و مغازه های یهودیان دچار حریق شد.

این حمله آخرین حمله نبود ولی اوضاع به تدریج رو به آرامی رفت. کمیته مشاور آمار کشته ها و زخمی ها در رابطه با قیام اوت 1929 را بدین قرار اعلام کرد: "یهودیها 133 کشته و 339 مجروج، و اعراب 166 کشته و 232 مجروح"

حوادث و درگیریهای هفته آخر اوت 1929 به طور خاص، نمایان گر ایجاد تحول در روابط بین اعراب و انگلیس بود. مفتی به دلیل این که نمی خواست با حکومت انگلیس درگیر شود، جریان را با حمله به یهودیان شروع کرد. حکومت و مجلس عالی اسلامی در حالی که هنوز 48 ساعت از حمله مسلمانان بر محله های یهودی نشین نگذشته بود کنترل اوضاع را از دست داده بودند. پلیس انگلیس به بهانه دفاع از یهودیان به روی اعراب تیراندازی کرده و تلفات زیادی به آنها وارد آورد و به مردم شهرهای نابلس، عکا، طولکرم، غزّه و جنین تیراندازی کرد وسبب شد که تظاهرات آنها چهره ضد انگلیسی به خود بگیرد.

طبق گزارش دولت در سال 1929 درباره فلسطین و شرق اردن که در مستعمرات آمده است:

حوادث اوت 1929 و آمدن نیروهای انگلیسی در 25 و 26 اوت باعث شد که رهبران صهیونیسم در رفتار خود تجدید نظر کنند. بدین صورت که بعد از آن یهودیان را به داشتن رفتاری نیک در مقابل حکومت انگلیس دعوت کردند.

تغییری که این حوادث در رفتار رهبران عرب ـ حاج امین حسینی، راغب نشاشیبی و موسی کاظم حسینی ـ به وجود آورد این بود که با انتشار اعلامیه ای از اقدامات کشاورزان و بادیه نشینان و تظاهر کنندگان ابراز تنفر و انزجار کردند. با این کار بزرگان عرب، نیروهای انگلیسی جرأت یافتند که روستاهای "لفتا" و "دیریاسین" را مورد حمله قرار داده و خسارات زیادی به آنها وارد کنند. همچنین بیش از 1000 تن که 90 درصد آنها عرب بود به اتهام شرکت در اعتصابات اوت 1929 دستگیر و به دادگاه تحویل داده شدند و از این تعداد 26 نفرشان به اعدام محکوم شدند که فقط یک نفرشان یهودی بود.

هیأتهای ملی عرب تلاشهای زیادی کردند که حکم اعدام مسلمانان را به حبس ابد تغییر دهند ولی همه تلاشهای آنها عقیم ماند. در رشد عکا محمد جمجوم، عطازبیر، فؤاد حجازی در روز سه شنبه 17 ژوئن حکم اعدام در موردشان اجرا شد.

طبق گزارش دولت در سال 1929 درباره فلسطین و شرق اردن: قانون کیفر همگانی در مورد اعرابی که متهم بودند به یهودیان شهرهای صفد و موتسا و خلیل حمله کرده اند اجرا شد و غرامتهای سنگینی از آنها گرفته شد.

در گزارش کمیته شاو آمده است که:

"چانسلور کمیسر عالی جدید بعد از بازگشت از انگلیس بیانیه ای منتشر کرد و اعراب را به ارتکاب فجایع متهم کرد و اعلام نمود که به علت حوادث اخیر می خواهد "مذاکرات جاری با حکومت پادشاه انگلستان در مورد دگرگون کردن پاره ای از مواد قانون اساسی فلسطین را به حال تعلیق درآورد."

علاوه بر این اتهامات صهیونیستها نیز ادعا کردند که در 24 اوت اعراب دست به فجایعی در خلیل زده اند و اجساد یهودیان را مثله کرده اند. کمیته اجرایی صهیونیسم از کمیسر عالی درخواست کرد که اجساد یهودیان در خلیل معاینه شوند. به دنبال آن کمیسر عالی به رئیس سازمان بهداشت عمومی دستور داد تا کمیته ویژه ای با شرکت چند پزشک انگلیسی تشکیل شود و اجساد در مقابل نمایندگان عرب و یهود معاینه شوند.

در پی جدی شدن مسأله، صهیونیستها سعی کردند درخواست خود را پس بگیرند ولی اعراب بر اجرای آن اصرار داشتند. کمیته ای که تشکیل شده بود در 13 سپتامبر گزارش خود را نوشت و در آن اعلام کرد که از 20 جز معاینه شده هیچکدام شده نبودند. این گزارش برای اعراب یکی پیروزی در ابعاد سیاسی و معنوی محسوب می شد. به همین دلیل اعراب فعالیت وسیعی را علیه نماینده کل حکومت "نورمن بنتویچ Norman Bertwith" که از صهیونیستها طرفداری می کرد شروع کرده و خواستار برکناری او شدند.

اعراب علیه وحشی گریهای پلیس انگلیس نیز شکایت و اعتراض داشتند. آنها گفتند: "وحشیگری پلیس به جایی رسیده که هیچ کشور متمدنی مانندش را ندیده است".

دیگر این که از سرکوبی مطبوعات عرب به دست پلیس انگلیس نیز اعتراض داشتند. چانسلور در این مورد نوشت که "رهبران عرب تقاضا نکردند با آنها خوش رفتاری شود. درخواستشان فقط این بود که عدالت اجرا گردد، به شکلی که بتوانند ضمن همکاری با حکومت در حفظ نظم، فعالیت مطبوعاتی خود را همچنان دنبال کند."

کمیسر عالی انگلیس تمایل داشت که کمیته اجرایی عرب از نفوذ خود استفاده کند و به اعراب اجازه ندهد تحت تأثیر تحریکات مختلف قرار بگیرند. از سوی دیگر کمیته اجرایی عرب نیز از اعراب می خواست که رعایت اعتدال را بکند. اعضای کمیته عرب دوست داشتند برای تحکیم و تسلط بر اعراب از کمک حکومت انگلیس برخوردار شوند و انتظار داشتند حداقل چانسلور مهاجرت یهودیان را موقتا متوقف کند و امتیازهایی برای آنان قایل شود. ولی چانسلور برعکس انتظارات آنها دستور داد که قانون کیفر همگانی در سراسر کشور را اجرا شود.

مآخذ:

  1. کیالی، عبدالوهاب: تاریخ نوین فلسطین، محمد جواهر کلام، امیرکبیر، 1366.
  2. خلة، کامل محمود: فلسطین والانتداب البریطانی 1939ـ1922 بیروت 1974.