انستیتو یهودیان برای امور امنیت ملی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


الف ـ سابقه انستیتو:

در اواخر دهه 1970 تعدادی آنالیست نظامی طرفدار اسرائیل در رابطه با مسائل استراتژیک خاورمیانه، "گروه مراقبت پنتاگون ((Pentagon)" را که مرکز آن در واشنگتن بود تشکیل دادند. پیدایش گروه مراقبت پنتاگون تا حدودی ملهم از نظر ژنرال جرج براون (Brown George) رئیس ستاد مشترک در سال 1976 بود. او اسرائیل را برای آمریکا به یک بار سنگین نظامی تشبیه کرده بود.

موضوعات مهم مورد تأکید این گروه از نظرروابط آمریکا و اسرائیل عبارتند از:

1) اسرائیل از نظر استراتژیک در خاورمیانه برای آمریکا دارای ارزش است، در حالی که کشورهای عرب متحدین غیرقابل اطمینان هستند.

2) حمایت آمریکا از اسرائیل می بایست جنبه استراتژیک داشته و به حمایت اخلاقی و سیاسی اکتفا نگردد.

3) از آنجا که منافع امنیتی آمریکا و اسرائیل درهم آمیخته و مرتبط است، در فشار قرار گرفتن اسرائیل از طرف شوروی و حامیان او، منافع آمریکا در منطقه را نیز به خطر خواهد انداخت.

4) اتحاد شوروی به روشهای مختلف قصد کنترل خاورمیانه را دارد و مسؤول بسیاری از مشکلاتی است که از جانب اعراب برای اسرائیل ایجاد می گردد و این موضوعی است که باید برملا و آشکار گردد.

انستیتو یهودیان برای امور امنیت ملی در سال 1977 و به عنوان مرکزی در خدمت "مراقبت بر پنتاگون" تأسیس گشت تا در تعیین خط مشی های امنیت ملی اثر گذارد. استیون بری ین (Stephen Bryen) دستیار سابق کمیته فرعی روابط خارجی سنا در خاورمیانه نزدیک و امور آسیای جنوبی وسیله ای برای تأسیس این انستیتو گردید.

انستیتو با اعلام موجودیت در سال 1977 نامه چاپ شده ای را با عنوان "رفیق عزیز" توزیع کرد که افراد زیر آن را امضا کرده بودند: "دیوید بارلن (David Barelon) (یکی از فعالان انستیتو جوانان در اورشلیم و مسؤول سمینارهای بین المللی در مورد تروریسم) ریتاهانسر (Rita Hanser) از کمیته یهودیان آمریکا، ماکس کمپل من (Max Kampelman) (نماینده آمریکا در کنفرانس مادریدبرای امنیت و همکاری در اروپا و نماینده آمریکا در مذاکرات تسلیحات اتمی و فضائی) والتر لاکوئر (Walter Laquer) نورمن پادهورتز (Norman Podhoretz) ، اوجین رستو (Eugene V. Rostow)و خاخام رابی استنلی اوتیز (Rabbi stanley Rambinowitz (رئیس سابق سازمان صهیونیستهای آمریکا).

در این نامه پس از اظهار تعجب در این مورد که چرا باید ذخایر و تجهیزات ملی و نظامی آمریکا در آنچنان سطح پایینی قرار گیرد که نتواند نیاز اسرائیل را در جنگ یوم کیپور (Yom Kippur) تأمین نماید و چرا ژنرال جرج بران، اسرائیل را "بار سنگین" نظامی اطلاق می کند. امضاءکنندگان نامه مدّعی می شوند که پاسخ به این سؤلات نیازمند اطّلاعات تخصصی فراوانی است که برای همه ما اهمیت حیاتی دارد و دلیل می آورند که چون خط مشی های امنیت ملّی آمریکا برای یهودیان نیز کمال اهمیت را دارد لذا به نظر آنها لازم است تا یک سازمان یهودی اطّلاعات صحیح و لازم را در مورد مسائل امنیتی تهیه کند و اعلام می کند که انستیتو یهودیان برای امور امنیت ملّی قول می دهد که این کار را خواهد کرد.

انستیتو با اوّلین خبرنامه اش با روشی کلاسیک جنگ سردی را علیه شوروی آغاز کرد. خبرنامه چنین شروع شده بود: "دنیای آزاد با مشکلی جدی روبه رو است که روند افزایش تسلیحات شوروی علت آن است". در این خبرنامه جوامع یهودی (البته بخش لیبرال آن) به خاطر عدم توجه کافی به این خط و فقدان اطلاعات تکنیکی لازم در این باره مورد ملامت قرار گرفتند و سپس انستیتو تعهد نمود که وظیفه خود را برای آگاه کردن مردم آمریکا به طور اعم و یهودیان به طور اخص انجام دهد، خطرات ناشی ازافزایش نیروی نظامی شوروی را روشن نموده و در مقابله با این خط اقدامی مقتضی به عمل آورد.

از جوانب امر چنین به نظر می رسد که تأسیس این انستیتو نوعی واکنش نسبت به یهودیان لیبرال بوده که طرفدار سیاست ضدتشنج می باشند زیرا در مقابل افراد وابسته به این انستیتو به ویژه افرادی که در هیأت مدیره آن عضویت دارند، همه از نمایندگان یهودیان محافظه کار هستند.

رئیس این انستیتو "سائول آی استرن (Saul I Stern)) و مدیر اجرایی آن شاشانابرین (shashanabryen)" می باشد.

ب ـ امور مالی انستیتو:

طبق فرم 999 سازمان درآمدهای داخلی آمریکا، انستیتو درآمد خود را از نوامبر 1980 تا اکتبر 1981 بالغ بر 99000 دلار گزارش نمود که 75 درصد آن از طریق کمکهای مستقیم مردم و 11 درصد از کمکهای غیرمستقیم آنها و بقیه هم از طریق حق عضویت و بهره جمع آوری شده است. کل مخارج انستیتو برای سال فوق کمی بیش از 97000 دلار گزارش گردید که بزرگترین رقم هزینه (28 درصد) را حق المشاوره تشکیل می داد، (قسمت اعظم این مبلغ برای مدیریت پرداخته شده). بقیه هزینه ها به ترتیب عبارت بود از 15 درصد برای خبرنامه انستیتو، 13 درصد هزینه برای جمع آوری اعانات و 13 درصد هم برای کنفرانسها و ضیافتهای شام و مخارج ملاقاتها.

ج ـ فعالیتهای انستیتو:

انستیتو از ابتدای تأسیس، بیشتر نقش رابط بین جوامع یهودی و سازمانهای دفاعی در واشنگتن را داشته و از طرف دیگر ارتباط دهنده آنالیستهایدفاعی واشنگتن با سازمانها و مؤسات دفاعی اسرائیل بوده است. انستیتو در گزارش سال 1983 خود ادعا می کند که موفق شده از سال 1977 تسهیلات لازم برای مذاکره 200 نفر از رهبران یهودی با مقامات پنتاگون را فراهم کند و مقامات نظامی آمریکا را به انجام چنین مذاکراتی با رهبران یهودیان در واشنگتن و یا سایر نقاط آمریکا تشویق نماید.

ترتیب دادن مهمانیهای متعدد به افتخار طرفداران سرشناس اسرائیل و منتقدین سرسخت شوروی نظیر سناتور هنری جکسون و فراهم کردن تسهیلات لازم برای بازدید هیأتهای گوناگون از اسرائیل از دیگر فعالیتهای این انستیتو است. طبق گزارش سائول استرن رئیس انستیتو، انستیتو در سال 1982 به کمک مقامات دفاعی اسرائیل مخارج سفر هیأتی را به اسرائیل تقبل نمود و ترتیبی داد تا آنها برای تقویت اتحاد استراتژیک آمریکا و اسرائیل، ملاقات و مذاکرات سودمندی با مقامات سطح بالای اسرائیل داشته باشند.

انستیتو همواره سعی نموده تا از افرادی که از نظر ایدئولوژی دارای اشتراک نظر و در زمینه نظامی اندیشمند باشند شبکه ای ایجاد نموده و فضایی مناسب جهت ارتباط مداوم مقامات دفاعی آمریکا، رهبران یهودی آمریکا و مقامات دفاعی اسرائیل به وجود آورد.

یکی دیگر از فعالیتهای انستیتو انتشار نشریه ایست به نام "خبرنامه" که معمولاً بین 6 تا 8 صفحه چاپ می شود. افراد زیر اعضای هیأت مشورتی این نشریه بودند: سناتور رودی بوش ویتز (Rudy Boschwitz)، ژنرال بازنشسته، دی ول برت (Devol Brett)، نماینده کنگره جک کمپ (Jaek Kemp) ، مؤس [[امور عمومی اسرائیل و آمریکا، کمیته|کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا]] سی کنن(Sikenen) ، والتر لاکوئر (Walter laqueur) و ماکس کمپل من (Max Kampelman) (اعضای هیأت مشورتی مطالعات استراتژیک و بین المللی جرج تاون)، ایوان نویک (Ivan Novick) رئیس سابق سازمان صهیونیستهای آمریکا، جکس تورس زنیر (Jacques Torczner) رئیس سابق سازمان صهیونیستهای آمریکا و یکی از رؤای بخش آمریکایی سازمان جهانی صهیونیستها، ادوارد سندرس (Edward sanders)مشاور رئیس جمهور سابق آمریکا (کارتر)، ژنرالهای بازنشسته اوجین تی گه (ojin tigeh) و جان وگت John Voget و دریادار المو زموالت (Elmo zumwalt) .

مطالب خبرنامه انستیتو بیشتر بر مسائلی نظیر، خطر شوروی، برتری تسلیحات نظامی شوروی نسبت به ناتو، پیشرفت و نفوذ شوروی در شاخ آفریقا و احتمال حمله شوروی به آمریکا تأکید داشته است. به عنوان نمونه "چرا مخارج نظامی ده سال اخیر شوروی را کم تخمین زده ایم؟" عنوان مقاله ای است که در این نشریه به چاپ رسیده بود.

آنالیستهای باتجربه و قدیمی، مقامات دولتی و پرسنل نظامی بازنشسته برای "خبرنامه" انستیتو، مقاله می نویسند به طور مثال سرمقاله دسامبر 1982 و ژانویه 1983 "ارتباط بلغاری" (درباره حمله ای است به پاپ) توسط مایکل لدین (Michael Ladin) عضو هیأت دبیران انستیتو و همکار ارشد مرکز مطالعات استراتژیک بین المللی جرج تاون و مشاور قبلی الکساندر هیگ نوشته شده است. "موشکهای ام ایکس و دکترین دفاعی آمریکا، مقاله دیگری است به قلم رونالد لدمن (Ronald Ledman)معاون وزیر دفاع آمریکا در امور خط مشی های اتمی و یا مقاله اصلی شماره فوریه 1983 نشریه "جنگ الکترونیک:جنگ آینده" توسط ژنرال بازنشسته نیروی هوایی آمریکا کلی بروک (Kelly M. Burke) نوشته شده است:

د ـ زمینه کاری انستیتو:

در حالی که انستیتو تنها سازمان یهودی است که برای امور امنیتی تشکیل گردیده، مع الوصف در زمینه های باارزش نظامی، از طریق کمک به سایر سازمانهای یهودی فعالیت می کند. به طور نمونه با کمک این انستیتو "مجمع ضدافترا" یک سلسله مأموریت های نظامی ترتیب داد که در اولین مأموریت هیأت شش نفره ای از فرماندهان سابق نظامی از جمله ژنرال پتون (Patton) به همراه لوئیس پرل اشتاین (Lowis Perlstein) از انجمن نظامیان آمریکا، در زمان حمله اسرائیل به لبنان، به اسرائیل سفر کردند تا زیر نظر مجمع ضدافترا، از نزدیک موقعیت را دیده و آنچه را که می گذشت ارزیابی کنند. نتیجه ای که هیأت از سفر خود اعلام کرد در این خلاصه می شد که "اسرائیل با کمال احتیاط عمل نموده تا از مجروح شدن غیر نظامیان در جنوب لبنان خودداری شود."

در دومین مأموریت نظامی 130 ژنرال و دریادار بازنشسته آمریکا به اسرائیل و لبنان سفر کردند. این هیأت با رئیس ستاد مشترک نیروهای اسرائیل و مقامات سطح بالای آن کشور ملاقات نمود و از پایگاههای نظامی اسرائیل در لبنان و از جمله از ستاد مرکزی نیروهای مسلح آن کشور در دره بقاع بازدید کرد.

کمک به سازمانهای یهودی جهت تجزیه و تحلیل نظامی در نشریه های سازمان یکی دیگر از زمینه های کاری انستیتو است. به طور نمونه [[امور عمومی اسرائیل و آمریکا، کمیته|کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا]] به کمک انستیتوجزوه ای تحت عنوان "ارزشهای استراتژیک اسرائیل" به چاپ رساند که بحث مفصلی درباره مزایای استراتژیک اسرائیل برای آمریکا بود و در آن از پایگاههای آمریکا در اسرائیل و اهمیت استفاده از آنها در جنگ احتمالی آن کشور در خلیج فارس بحث می کرد.

نظریات اساسی انستیتو درباره اتحاد اسرائیل و آمریکا از طرف بعضی از مراکز که کارشان تجزیه و تحلیل امور امنیت بین المللی است مورد تأیید قرار گرفته، از جمله تعداد زیادی از کارشناسان مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک دانشگاه جرج تاون نظریاتی مشابه نظریات انستیتو را دارند و در فعالیتهای آن شرکت می نمایند. "مایکل لدین"، "والتر لاکوئر" و "ماکس کمپل من" از جمله این کارشناسان می باشند.

یکی از مراکزی که بیشترین طرفداری را از نظریات انستیتو بروز داده، مرکز امنیت بین المللی است. این سازمان که یهودی نیست و زمینه فعالیتهایش هم محدود به اسرائیل و خاورمیانه نمی باشد معهذا در معرفی اولویتهای مربوط به امنیت اسرائیل نقش بسیار مهمی را ایفا نموده. مدیر و مؤس این مرکز دکتر جوزف چوربا (Dr. Joseph Churba)است که دوست دوران کودکی خاخام میرکاهانا (Meirkahane) مؤس اتحادیه دفاعی یهودیان است.

در سال 1965 این دو مرد با همکاری یکدیگر مؤسه ای را برپا نمودند که اولین کار آن تشویق دانشگاهها به حمایت از جنگ در ویتنام بود. در سال 1971 چوربا، دروس مربوط به مطالعات خاورمیانه را در دانشگاه نیروی هوایی ماکس ول در پایگاه هوایی آلاباما تدریس می کرد. یک سال بعد به عنوانمشاور مخصوص ژنرال جرج کی گان در امور خاورمیانه تعیین گشت، و در سال 1976 به نظریه ژنرال جرج براون، به عنوان دیدگاهی خطرناک و غیر مسؤولانه، شدیدا حمله کرد و در این رابطه تمام امتیازات خود را از دست داد و استعفا نمود.

در این مرحله بود که مرکز امنیت بین الملل را به عنوان سازمان مقامات نظامی سابق تأسیس نمود. هیأت مشورتی مرکز تشکیل شده بود از افرادی نظیر پرفسور جیل کارل الروی (Gil carl Alroy)، فرانک گرواسی (Frank Gervasi) ، ژنرال دانیل گراهام (Danial Graham) ، سرلشگر جرج لی گان، پرفسور ویلیام اوبراین (william V. obrien) و چندتن از شخصیتهای نظامی گذشته.

به گونه ای که مرکز در نظریه استراتژیکی جهانی خود تشریح و توصیف می کند: "صلح نیاز به قدرت دارد، چه اخلاقی و چه نظامی... بد و یا خوب. آینده آمریکا به یک جامعه بین المللی ارتباط دارد که در آن، اروپای غربی، ژاپن، اسرائیل، کانادا، استرالیا، نیوزیلند برای حفظ آزادی، امنیت و روابط دوستانه با یکدیگر تلاش می کنند. در حالی که آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، مستقل از شوروی و چین کمونیست خواهند ماند."

موقعیت مرکز درباره اسرائیل، ناشی از طرز تفکری است که مدیر آن نسبت به اسرائیل دارد.

در سال 1977 پس از مخالفتی که چوربا با پنتاگون نمود، کتابی تحت عنوان "سیاست ـ شکست" چاپ کرد و تأکید داشت که قصدش از این کتاب نشان دادن خطرات ذاتی و لاینفک نظریه ای است که می گوید "اسرائیل بار سنگین و رنج آوری است." این کتاب با مقدمه ای که ادمیرال الموزموالت رئیس عملیات دریایی آمریکا بر آن نوشت اعتباربیشتری کسب کرد. چوربا خود در مقدمه کتاب می نویسد: "هدف این کتاب بسیار ساده است: این کتاب نشان می دهد که حیاتی بودن اسرائیل برای آمریکا بسیار خطیر است. بنابراین آمریکا می بایست خود را متعهد به دفاع و حفظ آن ملت بداند. و در این موضوع تردیدی نیست زیرا که اسرائیل ارزش استراتژیک جهانی برای امنیت آمریکا دارد و خواهد داشت".

چوربا در مصاحبه با مجله فوریس در سال 1980 کارتر رئیس جمهور آمریکا را به خاطر دروغش در مورد توانایی آمریکا به زدن ضربه در خلیج فارس، مورد سرزنش قرار داد و دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه را متهم نمود که نتوانسته تشخیص دهد بازی واقعی کجا انجام می گیرد. طبق تجزیه و تحلیل چوربا مسأله اساسی، فلسطین نیست، بلکه خلیج فارس است و این که چطور می بایست از تفرقه در سیاست جهانی در مراکز مربوط جلوگیری کرد.

کتاب دوم او "عقب نشینی یا کناره گیری از آزادی" دارای مقدمه ای است از ریچارد آلن که بعدا رئیس شورای امنیت ملی رئیس جمهور شد. چوربا در این کتاب این بحث را مطرح می کند که "بدون هیچ تردیدی اسرائیل تنها متحد قابل اطمینان و مؤر آمریکا در خاورمیانه است. بنابراین ضروری است تا تصمیم گیرندگان آمریکایی به رهبران رژیمهای ضعیف حاشیه خلیج فارس بباورانند که این حقیقت بارز زمان و عصر حاضر را بپذیرند ـ و آنها باید بدانند که وجودشان بستگی به اسلحه آمریکا دارد و تنها در اتحاد با اسرائیل است که می توان از آن اسلحه به نحو مؤر استفاده کرد. و دوّل ناپایدار عرب تنها می توانند به عنوان کمک به قدرت آمریکا و اسرائیل عمل کنند و هرگز نمی توانند جانشین این قدرت شوند."

مأخذ:

  1. اوبرین، لی: سازمانهای یهودیان آمریکا و اسرائیل، ع. ناصری، مؤسه انتشاراتی و تحقیقاتی نور، 1369.