آگودات اسرائیل، جنبش

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


جنبش آگودات اسرائیل (Agudat Israel)در سال 1912 به عنوان یک تشکیلات دینی تأسیس شد و در بردارنده همه گروه های دینی ارتدوکس در آلمان و لهستان و لیتوانی (به عنوان یک مجموعه متحد) بود که مخالف جنبش صهیونیسم و تلاش آن جنبش برای تغییر ساختار و مضمون زندگی یهود بودند. آگودات اسرائیل، همچنین با تمام جنبش های سکولار دیگر مثل حزب بوند و یهودیت اصلاح طلب به مبارزه برخاست.

پس از آغازی نه چندان موفق، کنگره دهم صهیونیسم (1911) تصمیم گرفت که طرح های فرهنگی (سکولار) را نیز در برنامه خود بگنجاند؛ که در نتیجه بعضی از نمایندگان آلمانی از کنگره کنار کشیدند و به آگودات اسرائیل پیوستند و این موجب قدرت آگودات اسرائیل شد.

جنبش آگودات اسرائیل را عناصر سه گانه زیر تشکیل دادند:

1. ارتدوکسیسم جدید آلمانی از پیروان سمسون هیرش؛ این عده تلاش می کردند که تمام تعالیم و شعائر دینی را، البته با حفظ هماهنگی و همسازی با محیط غیریهودی که یهودیان در آن به سر می بردند، به اجرا درآورند.

2. ارتدوکسیسم مجارستانی.

3. ارتدوکسیسم لهستانی.

در این دو گروه اخیر عناصر حسیدی و حاخام های لیتوانی مخالف با پذیرش معارف غربی، حضور داشتند. پیروان ارتدوکسیسم آلمانی و مجارستانی معتقد بودند که گروه های ارتدوکس باید از تمام گروه های یهودی غیرارتدوکس خود را جدا کنند؛ برعکس پیروان ارتدوکسیسم لهستانی و بعضی از رهبران ارتدوکسیسم آلمانی با این نظر مخالف بودند.

برنامه اعلام شده جنبش، متحد کردن ملت اسرائیل براساس تعالیم تورات در تمام مظاهر زندگی اقتصادی و سیاسی و معنوی بود. در کنگره تأسیسی جنبش، شورای رهبری توراتی نیز پایه گذاری شد که وظیفه این شورا مواظبت بر عدم انحراف جنبش از تعالیم تورات بود. در سال 1919 آگودات اسرائیل شعبه ای در فلسطین تأسیس کرد؛ همچنین در سال 1922 در لهستان جنبشی کارگری تشکیل داد تا از پیوستن کارگران به احزاب صهیونیستی جلوگیری کند. در سال 1927 با افتتاح دفاتر این جنبش در نیویورک، لندن و قدس، این جنبش شکلی جهانی به خود گرفت. همچنین آگودات اسرائیل با مهاجرت و اسکان در فلسطین، به این اعتبار که مخالفت با اوامر الهی است، به مبارزه برخاست؛ چون گرد آوردن تبعیدیان [یهودی ]جز به مشیت خدا و در وقتی که خود معین کند، امکان پذیر نیست.

آگودات اسرائیل با همکاری اعراب و مهاجران متدین یهودی به فعالیت بر ضد استعمار صهیونیستی و انگلیسی پرداخت و دست به یک حمله گسترده تبلیغاتی بر ضد برنامه های استعماری صهیونیستی زد تا جایی که یکی از رهبران آن (جیکوب دی هان) با گلوله صهیونیست ها کشته شد.

آگودات اسرائیل، مهاجرنشین صهیونیستی و نیز نهاد مرکزی حاخامی را به رسمیت نمی شناخت و محاکم حاخامی ویژه خود را داشت؛ و از مقاماتانگلیسی خواست تا به عنوان یک گروه دینی یهودی مستقل به رسمیت شناخته شود؛ اما این درخواست پذیرفته نشد.

در سال های دهه سی، فلسطین شاهد مهاجرت عده ای از یهودیان ارتدوکس جدید و عناصر سکولار آلمانی و نیز شمار زیادی از اعضای لهستانی آگودات اسرائیل بود؛ این دسته اخیر دریافتند که شرکت نکردن در فعالیت های سیاسی و اقتصادی کاری مشکل است. در سال 1937، در کنگره آگودات اسرائیلی تحولی رخ داد و جریان صهیونیستی بر سازمان غلبه کرد که اسماً با بازگشت یهودیان مخالف بود، اما با این حال بازگشت یهودیان به فلسطین را برای زمینه سازی ظهور ماشیح ضروری می دانست. [از این پس ]جنبش آگودات با سازمان صهیونیسم به همکاری پرداخت و نمایندگان آن در کمیسیون سلطنتی (کمیسیون پیل و شو) حضور یافتند و تصریح کردند که اعلامیه بالفور و سرپرستی [انگلستان بر فلسطین] با روح وعده الهی به نجات [یهودیان ]هماهنگ و مطابق است؛ یعنی جنبش شکل و محتوای اصلی و فراگیر صهیونیسم را پس از آن که پوششی از یهودیت ارتدوکس به آن داد، پذیرفت.

در سال 1944، حزب آگودات اسرائیل با سرمایه صندوق ملی یهود یک مزرعه جمعی (کیبوتس) برپا کرد و شماری از اعضای حزب نیز به سازمان هاگاناه پیوستند. سپس با توافق موسوم به "توافق حفظ وضع موجود" رابطه میان دو طرف عمق و استحکام بیشتری یافت. به موجب این توافق که مبتکر آن بن گوریون بود، جنبش صهیونیسم، حمایت صهیونیست های متدین را به دست آورد؛ با این شرط که دولت جدید صهیونیستی در امور دینی همواره به حفظ "وضع موجود" پای بند باشد. درست کمی قبل از صدور قطعنامه تقسیم در اردوگاه آگودات صدای طرفداری از برپایی دولت اسرائیل بلند و بلندتر شد؛ و قطعنامه های سازمان ملل و همدردی جامعه جهانی با یهودیان نیز به مظاهر عنایت الهی تعبیر و تفسیر شد. محافل یهودی ارتدوکس نیز کم کم به موضعی متوازن رسیدند بدین معنا که دولت یهود را به شکل "دو فاکتو De facto" یعنی به عنوان یک واقعیت و نه به شکل "دو ژور De Jure" یعنی مشروع، به رسمیت شناختند. یعنی در آن واحد از نظر ایدئولوژیک دولت را رد کردند و در عین حال همکاری با مؤسسات آن را پذیرفتند؛ که این خود بدان معنا بود که دولت صهیونیستی دارای هیچ نشانه و دلالت دینی خاصی نیست، بلکه فقط یک نهاد است و داوری درباره آن بستگی دارد به این که تا چه اندازه ملت را به خدا و تورات نزدیک کند. حزب آگودات در مجلس موقت و نیز در امور سیاسی مشارکت جست.

با این حال آگودات اسرائیل همچنان سرسختانه موضع دینی مخالف با صهیونیسم خود را حفظ کرد و سخن گفتن از "دولت" را نپذیرفت و با عبارت "نهادهای یهودی در فلسطین" بدان اشاره می کرد.

عزمی بشاره به این نکته اشاره می کند که وقتی که وقتی بین رهبری آگودات اسرائیل در فلسطین و رهبری آن در ایالات متحده، که مخالف پیوستن به دولت موقت بود، [بر سر پیوستن به دولت] بحث و بگومگو درگرفت؛ توجیه رهبری محلی برایمشارکتش در دولت مبتنی بر موضع ضعف بود؛ موضع اقلیتی که برای حفظ منافع خود ناچار است به دولت بپیوندد. اما تحولات بعدی منطق ضعف را به منطق قدرت و منطق حکومت و تأثیر در آن تبدل کرد؛ البته نه برای تأمین آزادی های دینی، بلکه برای تحمیل احکام دینی بر زندگی روزمره اکثریتی سکولار؛ و نیز برای تأمین منابع مالی مؤسسات وابسته به جنبش های دینی مثل مدارس دینی و جمعیت های خیریه و مراکز بهداشتی و از این قبیل. پس از سال 1967، روند صهیونیزه شدن شدت بیشتری گرفت؛ یعنی زمانی که یهودیان ارتدوکس به مدافعان پرشور و تندرو حفظ تمام سرزمین اسرائیل به طرفداران صهیونیسم اراضی تبدیل شدند (بنگرید به: "صهیونیست شدن عناصر دینی ارتدوکس پس از 1967".)

این جنبش در داخل اسرائیل، در قالب حزب آگودات اسرائیل و کارگران آگودات اسرائیل فعالیت می کند و تمام تلاش آن متوجه امور فرهنگی و تربیتی است. جریان دینی صهیونیستی در داخل دولت صهیونیستی دچار چند انشعاب شده است؛ [مثلاً ]حزب دِگِل هتوراه (سپاه تورات) پایه گذاری شده است که نماینده گروه های لیتوانیایی (متنجدیم) است و نیز حزب شاس که نماینده سفارادهاست. جنبش ضد صهیونیستی آگودات اسرائیل [امروز] به جنبشی نژادپرست با پوشش دینی تبدیل شده که نقش مهمی در پرورش نسل جدید اسرائیل براساسنفرت از اعراب و گفتمان نژادی و قومی و دینی بر این نسل، بازی می کند. [البته] هنوز گروه کوچکی از آگودات اسرائیل وجود دارند که به مواضع دینی گذشته پای بندند و با صهیونیسم نیز مخالفند؛ نام این گروه ناطوری کارتاست.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.