دعوت و انگشت یهود

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


اصل این دعوت سری به استناد و خفاء و سحر، با غموض و ابهام احاطه شده است اگرچه در هدف مقصود حقیقی که عبارت از انهدام تعلیمات معنوی مسیحیت و مبادی اخلاقی آن و در هم کوبیدن نظامی اجتماعیه از سر تا بن آن، هیچ گونه تردیدی وجود نداشته، یا اینهمه اصل آن مبهم و غماض است. بعضی از محققین مانند "دیشان" (Deshan) معتقدند که این دعوت و تبلیغات مرجعش تعلیمات سری "کابالا" بوده است. (نک: کابالا)

تعلیمات مزبور، عبارت از تعالیم "عبری" در امور خفاء و مدارک غیب می بود. و بعضی دیگر بر آن عقیده چنین می افزایند که این دعوت و تبلیغات که مدت سه قرن تمام قاره اروپا را فرا گرفت، به جز اثری از آثار تلاش و کوششهای مخفیانه و سری یهود نبوده است که از زمان ظهور نصرانیت و اسلام و محض انتقامجویی دین خود، برای انهدام هر دو دیانت مبذول می داشتند.

بعضی از متفکرین از مسلمین به همین رأی اخیرالذکر در آنچه که مربوط به دعوتهای انهدامی و تخلیفی در اسلام بوده می باشند. به ویژه دعوت عبدالله بن میمون که منتج به بزرگترین جنبشهای تخریبی و نابودی در تاریخ اسلام گردید و گویند که یهودیان بودند که از زمان ظهور اسلام برای مقاومت در قبال آن نیروی خود را متشکل ساختند و مبلغین برای افساد تعلیمات آن گرد آوردند و میمون بن دیصان و فرزند عبدالله به انتشار مبادی سری خود در الحاد و هدم بنابه تشویق و برای دعاة یهود اقدام نمودند.

در واقع نفوذ یهود در قرن پانزدهم در اروپا اهمیتی بسزا یافت و در اسپانیا و پرتغال و ایتالیا نیروی حقیقی به شمار می رفتند و قدرتی داشتند و در نیمه قرن پانزدهم به دوایر علمی "فیرنتزا" که در آن زمان مطمح انظار بود، نفوذ کردند و علامه آنها ـ یهودیان ـ اسحاق لوریا مدرسه جدید "کابالی" را در ایتالیا در نیمه قرن 16 تأسیس کرد و تعالیم او در یک برنامه عملی برای اتصال به عالم غیب و نوشتن طلسمات و نیرنگ ارقام و حروف قالب ریزی گردید و بالجمله یهود اساتید سحر و جادو و اقطاب آن در قرون وسطی بشمار می روند. "والتر" در قصه خود "هنریاد" شعائر خونینی به آنها منسوب کرده است.

وی می گوید: "در انجام امور و شئون سحر و جادو، عادتا یهودیان محل مراجعات بوده، به آنها متوسل می شدند و این وهم قدیم، مرجعش اسرار کابالاست که یهودیان گمان می کنند، آنها به تنهایی، مالک اسرار مزبور می باشند. (نک: کابالا)

"کاترین دمدیسی" و مارشال "دانکر" و بسیاری مردم دیگر، یهودیان را به خاطر این امتیاز استخدام می کردند."

تهمت جادوی سیاه از قدیمی ترین دورانها به یهود منسب بوده است و بسیار اتفاق افتاده که به مسموم ساختن چاه آبهای مشروب و ارتکاب قتلبرای اجرای مراسم و به کار بردن ظروف مقدسه کلیسا به منظور اعمال نجس کاری، متهم شده اند.

یهودیان به واسطه زیاده روی، در ساحرپیشگی، خود را موضع شبهه و در مظان شک و تهمت قرار دادند، و مضافا به آنچه که گفته شد، توسل به شیطان در اصل فکر یهودی است و بلکه از آداب یهود و معتقدات ملی آنان است، چنانکه در "تلمود" آمده است که: "هرگاه چشم بتواند شیطان، که تمام کائنات را فرا گرفته، ببیند؛ زندگی ممتنع و محال می شود، زیرا که شیاطین عده شان بیشتر از ماست و از همه سو ما را احاطه کرده اند و هر فردی بر سمت چپش هزار شیطان و سمت راستش دو هزار شیطان موکل دارد." علاوه بر این کتاب تلمود طرقی را که انسان می تواند به واسطه آنها شیاطین را ببیند و انواع دیگر خرافات و وهمیات را برشمرده است (نک: تلمود).

تردید ندارد که سحر و جادو نیری عظیمی در آن دوران که جهل و نادانی کامل عقلیه مجتمعات را فرا گرفته بود، به شمار می رفت و خرافات و آداب سخیف دینی سلطه شگرف و نیرومندی بر نفوس داشت و سحر و جادو برای نفوذ به عالم غیب و خفاء، برای اذهان ساده بشری بسیار جالب بود و بدین سبب نفوذ ساحران و انتشار تعلیماتشان در تمام اقطار روان می بود.

مأخذ:

  1. عنان، محمد عبدالله: تاریخ جمعیتهای سری و جنبشهای تخریب، علی هاشمی حائری، انتشارات بهجت، 1358.