باروخ، برنارد (1965 ـ 1870)
وی ثروتمند و دولتمرد آمریکایی است. در جنوب آمریکا در خانواده ای به دنیا آمد که از پروس به آمریکا آمده بودند (1855). دانش آموخته سیتی کالج نیویورک شد و در 1889 به مؤسسه آرتور هاوسمن پیوست و در 1896 شریک آن شد و از اعضای موفق بورس نیویورک گشت. باروخ به لطف توانایی بالای مالی اش و بررسی ژرفی که از بازار مواد خام ـهمچون طلا، مس و... ـ داشت، ثروت هنگفتی گرد آورد که میزان آن در سال 1902 سه میلیون دلار برآورد شد.
باروخ در سال 1916 به عرصه کارهای عمومی وارد شد و از سوی پرزیدنت ویلسون عضو کمیسیون مشورتی شورای دفاع ملی و مسپس رئیس کمیسیون مواد خام و معادن گردید. در طول جنگ جهانی اول رئیس شورای صنایع جنگی بود. وی از این راه عملاً سکان اقتصاد آمریکا در دوران جنگ را در اختیار گرفت. با پایان گرفتن جنگ، باروخ مشاور ویژه اقتصادی پرزیدنت ویلسون در کنفرانس صلح ورسای شد. از آن پس به دیگر رؤسای جمهور آمریکا نیز مشاوره های اقتصادی مالی و همچنین سیاسی می داد.
در طول جنگ جهانی دوم، پرزیدنت روزولت برای رویارویی با مشکل کاهش برخی مواد خام از او کمک می گرفت و پس از جنگ نیز از عوامل مؤثر در تنظیم برنامه های بازسازی بود. باروخ در سال 1946 نماینده آمریکا در کمیسیون انرژی هسته ای سازمان ملل شد و طرحی در مورد مسابقه جهانی تسلیحات هسته ای ارائه نمود که به طرح باروخ مشهور شد. این طرح، نخستین سیاست آشکار آمریکا در این زمینه بود.
باروخ از یهودیان بورژوای آمریکا بود که شهروندی خود در آمریکا را از هر وابستگی دیگر، برتر و مهمتر می دانست. بر همین اساس با صهیونیسم و برپایی حکومت دینی مخالفت می کرد. او نیز صهیونیسم را مایه برانگیخته شدن احساسات ضد یهودی می دانست، خصوصا که در مقاله ای از نشریه دربورن ایندیپندنت ـ متعلق به هنری فورد ـ به صورت غیرمستقیم مورد حمله شدید قرار گرفتهبود (1921).
عنوان این مقاله با اشاره به نفوذ اقتصادی و سیاسی باروخ در دستگاههای دولتی آمریکا چنین بود: "دزراییلی در آمریکا: مردی یهودی با قدرتی خارق العاده". این نشریه بین سالهای 1920 تا 1927 زنجیره مقالاتی چاپ نمود که در آن یهودیان آمریکا مورد هجوم قرار می گرفتند و به چنگ انداختن بر اقتصاد کشور متهم می شدند. البته فورد بعدها از ایراد این اتهامها دست کشید.
لنی برنر، نویسنده آمریکایی، در کتاب یهودیان در آمریکای امروز این هجوم را نشان دهنده ترس نهاد سرمایه داری پروتستانی از سیطره سرمایه داران بلشویک یهودی بر اقتصاد آمریکا ـ پس از پیروزی بلشویکها در روسیه ـ می داند. تمرکز بسیاری از یهودیان در بخشهایی خاص از اقتصاد آمریکا، مانند بانکها، سازمانهای سرمایه گذاری، صنایع سبک، صنعت سینما، فروشگاههای عرضه مستقیم کالا، مطبوعات و... این ترس را دامن می زد. البته بسیاری از یهودیان به این دلیل به سراغ این فعالیتهای نسبتا نو و پر خطر می رفتند که راه فعالیتهای اقتصادی سنتی همچنان به روی آنها بسته بود.
آنان با توجه به میراث سنتی خویش ـ به عنوان گروهی کارکردی ـ و به لطف شبکه گسترده و نیرومند ارتباطی، خیلی زود در این عرصه ها رشد کردند و به ثروتهای کلان دست یافتند. از سوی دیگر ذهنیت جامعه، میان گروههای یهودی و جنبشهای انقلابی و کمونیستی پیوند برقرار می کرد.
بسیاری از یهودیان شرق اروپا که از اواخر سده نوزدهم به آمریکا آمدند، ایدئولوژیهای انقلابی و چپی داشتند و از اعضای فعال حزب کمونیست آمریکا و گروههای کارگری بودند و مهاجرت یهودیانیدیشی به طور کلی مایه نگرانی یهودیان آمیخته شده ای همچون باروخ بود و موقعیت اجتماعی آنان را به خطر می انداخت. برای همین در چند جبهه به مقابله و تعامل با این جریان پرداختند: از یک سو کوشیدند تا با شتاب هرچه بیشتر، این یهودیان را آمریکایی کنند؛ از سوی دیگر تلاش کردند با بهتر کردن سطح زندگی یهودیان اروپا کاری کنند که کمتر به فکر مهاجرت به آمریکا بیفتد؛ و از جهتی در جستجوی مناطقی همچون فلسطین ـ و یا جاهای دیگر ـ برآمدند تا آنان را به سوی این مناطق سوق دهند.
باروخ طرح مفصلی تدارک دیده بود برای آن که یهودیان اروپا در مستعمرات آفریقایی بریتانیا و در آنگولا ـ مستعمره پرتغال ـ اسکان داده شوند. او همچنین در سال 1939 پیشنهاد داد "در اوگاندا چیزی به نام "ایالات متحده آفریقا" ایجاد شود تا پناهگاه یهودیان و دیگر قربانیان جهان گردد."
باروخ گرچه اصولاً با صهیونیسم مخالف بود، اما می بینیم که در سال 1947 با تقسیم فلسطین موافقت می کند و برای پذیرش این تصمیم بر فرستاده فرانسه در سازمان ملل فشار می آورد و او را تهدید می کند که اگر فرانسه زیر بار این موضوع نرود، کمکهای مالی آمریکا به فرانسه قطع می شود.
بی تردید این موضع وی دقیقا در جهت و چارچوب منافع امپریالیسم غرب است که در پی پایگاه و جای پایی در شرق عربی می گشت.
مأخذ:
- المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد سوم، زمستان 1382.