جُملا نباید دوباره سقوط کند، سازمان

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


الف ـ تاریخچه:

سازمان غیردولتی "جملا نباید دوباره سقوطکند" در دسامبر 1994 پس از اعتصاب جمعی از شهروندان جولان در اعتراض به بی توجهی و عدم حمایت دولت از این منطقه، تأسیس شد.

وجه تسمیه این سازمان به حکایتی باستانی بازمی گردد. حکایتی درباره تأسیس شهر جملا واقع در منطقه جولان امروزی، در تبیین پیشینه تاریخی شهر مذکور آمده است:

شهر جملا 81 سال پیش از میلاد مسیح توسط الکساندر یانی پادشاه سلسله هاشموینا در سراشیبی تپه های جولان ساخته شد و به مدت 147 سال مرکز منطقه یهودی "جولان" بود. در سال 66 پس از میلاد در پی شورش برعلیه امپراتوری رم، "جملا" به نیروهای شورشی پیوست و حدود یک ماه در محاصره قرار گرفت. تعداد جنگجویان "جملا" بسیار زیاد و خارج از حد شمارش بود.

اینان مدتی از شهر دفاع نموده و سپس به دژهای خود که بر بالای پرتگاهها ساخته بودند عقب نشینی کردند. 4000 نفر از یهودیان در جنگ کشته شدند و 5000 نفر هنگام پریدن از دره! و از این تعداد فقط دو زن زنده ماندند. این اولین سقوط "جملا" بود. به استناد منابع یهودی، بعدها سکه های برنزی در خرابه های این شهر پیدا شد که اهداف یهودیان را از جنگهایشان نشان می دادند. روی بعضی از سکه، به خط "عبری باستانی" نوشته شده بود "پیش به سوی آزادسازی اورشلیم".

به اعتقاد یهودیان این سکه ها از رابطه قوی بین دو شهر جملا و اورشلیم (قدس) حکایت دارد و نیز از علاقه شان به شهر مقدس اورشلیم (قدس) و باور به اینکه، نبرد آنها با امپراتوری رم، سرآغازی برای حمله به قدس و آزادسازی آن خواهد بود. به اعتقاد یهودیان آزادی شهر جملا در سال 1967 در "جنگ شش روزه" که به تصرف بلندیهای جولان توسطاسرائیل انجامید تحقق یافت. لذا گروهی برای جلوگیری از احتمال سقوط مجدد آن، مرکز: "جملا نباید دوباره سقوط کند" را تأسیس کردند" در واکنش به تحولات سیاسی ناشی از انعقاد قرارداد اسلو و مواضع حزب کارگر و اسحاق رابین مبنی بر دستیابی به صلحی پایدار در سطوح داخلی و منطقه ای تأسیس گردید.

تا پیش از تاریخ مذکور به دلیل حاکمیت سیاستهایی مبنی بر حمایت از توسعه طلبی ارضی اسرائیل در مناطق اشغالی 1967 شائبه عقب نشینی اسرائیل از مناطق مذکور منتفی می نمود. و به همین دلیل نیاز چندانی به تأسیس سازمانهایی برای حمایت از ادامه توسعه طلبی ها در اراضی اشغالی احساس نمی شد، لذا هرگز "جملا" با هدف مقابله با تهدیدات ناشی از واگذاری جولان به سوریه به دلیل تحول احتمالی در سیاستهای منطقه ای اسرائیل تأسیس گردید.

این سازمان غیردولتی بوده و از طریق هدایا، کمکها و اعانه های مردم فعالیت می کند. مقر اصلی این سازمان در شهر اورشلیم می باشد.

ب ـ اهداف:

هدف سازمان "جملا" در وهله اول تأکید بر اهمیت بلندیهای جولان است که به اعتقاد یهودیان همانند کرانه باختری و نوارغزه برای بقای حکومت اسرائیل لازم است.

اگرچه سازمان مذکور حراست از همه اراضی اسرائیل را در حیطه اهداف خود قرار داده و نسبت به مسائل مرزی و تاریخی این رژیم حساس می باشد.

سازمان مذکور نسبت به تخلیه شهرکهای کرانه باختری، اعتراضات شدیدی را ابراز داشت و صراحتا به عدم تخلیه شهرکها و پستهای نظامی اینمنطقه به عنوان مهمترین هدف سازمان تأکید نمود.

لذا اقدامات امنیتی این سازمان برای حفظ اراضی اسرائیل، محدود به "جملا" و بلندیهای "جولان" نمی شود.

این مرکز بر لزوم تهدید فلسطینیان و مجبور کردن ایشان به ترک فلسطین تأکید و تهدید نموده اند چنانچه دولت به خواسته فلسطینیان تن در دهد، وارد عمل شده و از اقدامات دولت جلوگیری خواهند کرد.

ج ـ ساختار اجرایی:

هیأت امنای این سازمان متشکل از 6 نفر است که دو تن از مهمترین رؤسای آن در ذیل معرفی می گردند.

1 ـ کلنل موشه لِشم (Moshe Leshmon) : رئیس مرکز و دارای درجه سرهنگی از ارتش اسرائیل.

2 ـ الیاکیم هتزنی (Elyakin Haetzin) : او معاون ارشد مؤسسه و ساکن کریات اربع است.

د ـ عملکرد:

این مرکز از زمان تأسیس تاکنون فعالیتهای زیادی در راستای اهداف خود داشته است مانند: برگزاری تظاهرات، انتشار کتاب و طراحی و چاپ پوستر و بروشور که بنابه اظهارات مسئولین مرکز تمامی موارد مذکور با حمایت و حضور مردم عادی صورت گرفته است. این مرکز به هنگام شروع انتفاضه در حمایت از شهرک نشینان، هواداران خود را در کرانه باختری و نوارغزه مستقر کرده بود.

مرکز "جملا" دارای سازمانی تحت عنوان "پاسداری ایدئولوژیک" است که با هدف تعقیب اهداف در سطح داخلی، سازمانهای دولتی و احزاب و گروههای مخالف تأسیس گردیده است. این مرکز در بسیاری از موارد به اقدامات دولت اعتراض داشتهو با برگزاری جلسات سخنرانی برضد تصمیمات دولت، مخالفت خود را ابراز نموده است. چنانچه در مورد "نقشه راه" با ابراز اینکه "نقشه راه ما را به جهنم می برد" و ایراد سخنرانیهای کوبنده ای برضد این تصمیم به مخالفت با این طرح پرداختند. سخنرانان که از میان هیأت امنای این مرکز انتخاب می شوند، اذعان دارند که با اجرای نقشه راه عملاً مقاومت در مقابل گروههای فلسطینی، غیرممکن شده و آینده خوبی، پیش روی اسرائیل نخواهد بود.

این مرکز همچنین با چاپ بروشور و نوشتن مقالات متعدد، مخالفت خود را در قبال مواضع اسرائیل نسبت به اعراب فلسطینی ابراز می کند که از آن جمله می توان به مقالاتی که "الیاکیم هیتزیم" در نشریه "یدیعوت آحرونوت" می نویسد و یا سخنرانی و مصاحبه های وی در شبکه رادیویی "آروتزشوا" اشاره کرد که با اهداف ترویج و گسترش عقاید و نظرات این سازمان صورت می گیرد. مسئولین مرکز هدف از ایراد سخنرانیهای مذکور را دستیابی به دو امر مهم می دانند: یکی ابراز عقاید خود و دخالت در تصمیمات دولت و دوم جلب حمایت مردم و بهره مندی از کمکهای مالی آنها. در این مرکز تعدادی کتاب هم به چاپ رسیده که نامی از آنها برده نشده، ولی عمده این کتب به قلم "الیاکیم هیتزیم" بوده است.

سازمان "جملا" سخنرانیهای اعتراض آمیزی هم در مورد برچیدن شهرکهای کرانه باختری و نوارغزه داشته است. نخستین اقدام آنها تهدید و ترساندن فلسطینیان بود و تلاش برای اینکه اسرائیلیهای ساکن در این شهرکها را بسیار خشن و تندخو نشان دهند تا مگر فلسطینیان را از بازگشتن به این مناطق باز دارند. در سال 2001 نیز که دولت اتحاد ملی به ریاست آریل شارون موافقت نمود تا براساس توافقنامه ای باتشکیلات خودگردان مانع از احداث شهرکهای جدید و توسعه شهرکهای پیشین گردد. این مرکز شروع به مخالفت نمود و سخنرانیهایی بر ضد این اقدام دولت شارون ترتیب داده و اعلام داشت که: "ساختن شهرکهای مسکونی کرانه باختری و نوارغزه، طبق قوانین بین المللی، قانونی است." هواداران مرکز جهت نشان دادن مخالفت خود با این تصمیم دولت، دست به تظاهرات زدند.

چنانکه ذکر شد سازمان "جملا نباید دوباره سقوط کند" یک مرکز غیردولتی است و با هدایا و اعانه های مردم فعالیت می کند. مرکز دقیقا در راستای اهداف اسرائیل گام برداشته بدون اینکه دولت را ملزم به تخصیص بودجه ای خاص کند. در اصل این مرکز با داعیه حمایت از مردم و با سرمایه آنها، سیاستهای دولت را تحکیم می بخشد. مثلاً با مخالفت و اعتراض به مسئله "نقشه راه"، چنین می نمایاند که مردم اسرائیل با این مسئله مخالف هستند، ولی "شارون" به این واکنشها اهمیت نداده و مصالح بین المللی را بر مصالح ملی ترجیح می دهد و این مسئله که شهروندان اسرائیل به سیاستهای شارون اعتراض کرده و دست به راه پیمایی می زنند نیز به بزرگنمایی وجود دموکراسی در اسرائیل می پردازد. نکته بعد اینکه مخالفت با توافقاتی که در آن تسهیلاتی به فلسطینیان داده می شود، چهره متعادل تری به طرفداری اسرائیل از حقوق بشر می بخشد.

رئیس این مرکز (کلنل موشه لشم) از نظامیان با سابقه ارتش اسرائیل بوده و زیر نظر آریل شارون خدمت نموده است و می تواند آموزه های نظامی را در تربیت نیروهای مرکز به کار گیرد، چنانکه در جنگ سال 2000 میان اسرائیل و فلسطین یک گروه نظامی از میان مردم عادی آموزش داده و برای دفاع ازشهرکهای کرانه باختری، در این منطقه مستقر کرده بود. به این ترتیب وی با ادامه آموزشهای نظامی، به برقراری امنیت در منطقه جولان که از نواحی حساس برای اسرائیل به شمار می رود، کمک زیادی کرده و باری را از دوش ارتش اسرائیل در این منطقه برداشته است.

مأخذ:

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی ـ علمی ندا، 2/4/1384، شماره 252.