دموکراتیک، گروه

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۹ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


گروهی از تحصیل کردگان صهیونیست درسازمان صهیونیسم در فاصله میان 1901 تا 1903 به این نتیجه رسیدند که هرتزل قدرت را به طور کامل در دست خود گرفته است و فقط به امور سیاسی توجه دارد. این گروه خواستار گسترش چارچوب عضویت و رهبری و نیز خواهان توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی بودند. اغلب اعضای این گروه از دانشجویان یهودی بودند که از اروپای شرقی آمده بودند و در آلمان و سوئیس درس می خواندند. همه آنها تحت تأثیر آحاد هاعام و صهیونیسم نژادی سکولار او و نیز اندیشه های دموکرات مآبانه رایج در آن زمان بودند.

اعضای گروه چالش ناشی از جنبش های انقلابی را درک می کردند و به این نتیجه رسیدند که جنبش صهیونیسم ناچار است پایگاه دموکراتیک خود را گسترش دهد تا این چالش را چاره اندیشی کند. پس از کنگره چهارم صهیونیسم (1900) بود که این گروه کار خود را با نام گروه دموکراتیک (Democratic Faction)آغاز کرد. در این کنگره صهیونیست های نژادی دینی با هر گونه فعالیت فرهنگی سازمان مخالفت می کردند؛ زیرا این فعالیت ها را سکولاریستی می دانستند.

اعضای گروه در آوریل 1901، یعنی در آغاز کنگره پنجم صهیونیسم در بال یک کنگره عمومی برگزار کردند که حیم وایزمن و لئوموتزکین در آن شرکت داشتند. شرکت کنندگان در این کنگره هرتزل را به دلیل روش اقتدارگرایانه، تمرکز قدرت در حوزه ای اختصاصی و ارتباط با ثروتمندان و طبقات حاکم یهودی و غیریهودی به باد انتقاد گرفتند. آنان به بی توجهی هرتزل نسبت به ابعاد عملی (وطن گزینی) و ابعاد تربیتی (نژادی) فعالیت های صهیونیستی نیز اشاره کردند. اما هرتزل از رویارویی با آنها پرهیز کرد؛ زیرا از آغاز نکته ای را که آنان نمی فهمیدند دریافته بود و آن این که صهیونیسم قادر نخواهد بود بر پای خود بایستد و ناگزیر باید بر امپریالیسم متکی شود. ازاین رو چاره ای جز گفتگو و تلاش مداوم ندارد.

لازمه این کار هم تمرکز قدرت در دست یک نفر یا یک مجموعه کوچک بود که توان فعالیت مؤثر و در عین حال مخفیانه برای قرارداد بستن با تمدن غرب داشته باشد. هرتزل به مسائل مربوط به ابعاد نژادی هم چندان توجهی نداشت؛ زیرا چیز زیادی از آن نمی دانست. لذا در این باره نه ممانعتی به عمل می آورد و نه تشویقی می کرد.

واقعیت این است که روش فریبکارانه وی کمک زیادی به پذیرش نژادگرایی کرد. اما او ناچار بود که در آغاز اندکی از این گرایش کوتاه بیاید تا یهودیان همانند شده غربی را از خود نیازارد. هرتزل کوشید برنامه گروه دموکراتیک در کنگره به بحث و بررسی گذارده نشود. ولی پس از آن که اعضای گروه تهدید به کنار کشیدن از کنگره کردند برنامه آنان را به بحث گذاشت. پس از مذاکرات مربوط به این برنامه، هرتزل خود به آن رأی مثبت داد و به این ترتیب کنگره آن را پذیرفت. برنامه یاد شده که در تابستان 1902 منتشر شد خواستار بررسی علمی شرایط طبیعی در فلسطین و فعالیت مجدانه و مخلصانه صهیونیست ها برای اجرای پروژه صهیونیسم بود.

این تصمیم گیری ها را دست کم می توان خنده دار دانست؛ زیرا هیچ ارتباطی با دستور کار و وظیفه اصلی آن مرحله، یعنی مذاکره با دولت بزرگ و حامی نداشت. پس از آن که صهیونیست های روسیه در سال 1902 کنگره مینسک را برگزار کردند و در آن دو جناح (دینی و سکولار) را با حقوق برابر به رسمیت شناختند، این گروه قدرت انگیزاننده خود را از دست داد.

اختلاف میان هرتزل و گروه دموکراتیک یک اختلاف درون گروهی صهیونیستی بود. آنان جریان هایی را تشکیل می دادند که هیچ اختلاف واقعی نداشتند و شکل و مضمون اصلی و فراگیر صهیونیسم در تمامی دیدگاه ها و سخنانشان تثبیتشده بود.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.