دعوت سری یهود

اصل این دعوت سری به استتار و خفاء و سحر، با غموض و ابهام احاطه شده است. اگر چه در هدف مقصود حقیقی که عبارت از انهدام تعلیمات معنوی مسیحیت و مبادی اخلاقی آن و درهم کوبیدن نظامات اجتماعیه از سر تا بن آن هیچ گونه تردیدی وجود نداشته، با این همه اصل آن مبهم و غامض است.

بعضی از محققان مانند "دیشان" Deschamps عقیده دارند که این دعوت و تبلیغات مرجعش تعلیمات سری (کابالا) بوده است (نک: کابالا)

تعلیمات مزبور، عبارت از تعالیم "عبری" در امور خفاء و مداراک غیب می بود. و بعضی دیگر بر آن عقیده چنین می افزاید که این دعوت و تبلیغات که مدت سه قرن تمام قاره اروپا را فراگرفت، به جز اثری از آثار تلاش و کوششهای مخفیانه و سری یهود نبوده است که از زمان ظهور نصرانیت و اسلام و محض انتقادمجویی دین خود برای انهدام هر دو دیانت مبذول می داشتند.

بعضی از اندیشمندان مسلمان به همین رأی اخیرالذکر در آنچه که مربوط به دعوتهای انهدامی و تخریبی در اسلام بوده می باشند. به ویژه دعوت عبدالله بن میمون که منتج به بزرگترین جنبشهای تخریبی و نابودی در تاریخ اسلام گردید و گویند که یهودیان بودند که از زمان ظهور اسلام برای مقاومت در قبال آن نیروی خود را متشکل ساختند و مبلغین برای افساد تعلیمات آن گرد آوردند و میمون بن دیصان و فرزندش عبدالله به انتشار مبادی سری خود در الحاد و هدم بنا به تشویق و یاری دعاة یهود اقدام نمودند.

در واقع نفوذ یهود در قرن پانزدهم در اروپا اهمیتی بسزا یافت و در اسپانیا و پرتغال و ایتالیا نیروی حقیقی به شمار می رفتند و قدرتی داشتند و درنیمه قرن پانزدهم به دوایر علمی ـ "فیرنتزا" که در آن زمان مطمع انظار بود، نفوذ کردند و علامه آنها یهودیان ـ اسحاق لوریا مدرسه جدید "کابالی" را در ایتالیا در نیمه قرن 16 تأسیس کرد و تعالم او در یک برنامه علمی برای اتصال به عالم غیب و نوشتن طلسمات و نیرنک ارقام و حروف قالب ریزی گردید و بالجمله یهود اساتید سحر و جادو و اقطاب آن در قرون وسطی به شمار می روند و "ولتر" در قصه خود "هنریاد" شعائر خونینی به آنها منسوب کرده است.

وی می گوید: در انجام امور و شئون سحر و جادو، عادتا یهودیان محل مراجعات بوده، به آنها متوسل می شدند و این و هم قدیم، مرجعش اسرار "کابالا"ست که یهودیان گمان می کنند، آنها به تنهائی، مالک اسرار مزبور می باشند. (نک: کابالا). یهودی، مدرسه "کاترین دمدیسی" و مارشال "دانکر" و بسیاری مردم دیگر، یهودیان را به خاطر این امتیاز استخدام می کردند"

تهمت جادوی سیاه از قدیمی ترین دورانها، به یهود منتسب بوده است و بسیار اتفاق افتاده که به مسموم ساختن چاههای آب مشروب و ارتکاب قتل برای اجرای مراسم و به کار بردن ظروف مقدسه کلیسا به منظور اعمال نجس کاری، متهم شده اند.

یهودیان به واسطه زیاده روی در ساحرپیشگی، خود را در موضع شبهه و در مظان شک و تهمت قرار دادند، و افزون بر آنچه که گفته شد، توسل به شیطان در اصل فکری یهودی است و بلکه از آداب یهود و معتقدات ملی آنان است، چنان که در تلمود آمده است که: "هرگاه چشم بتواند شیطان، که تمام کائنات را فراگرفته، ببیند، زندگی ممتنع و محال می شود، زیرا که شیاطین عده شان بیشتر از ماست و از همه سو ما را احاطه کرده اند و هر فردی بر سمت چپش هزار شیطان و سمت "کتاب راستش دوهزار شیطان موکل دارد." علاوه براین تلمود" راههایی را که انسان می تواند به واسطه آنها شیاطین را ببیند و انواع دیگرخرافات و همیات را برشمرده است. (نک: تلمود).

تردید ندارد که سحر و جادو نیروی عظیمی در آن دوران که جهل و نادانی کامل عقلیه مجتمعات را فرا گرفته بود، به شمار می رفت و خرافات و آداب سخیف دینی سلطه شگرف و نیرومندی برنفوس داشت و سحر و جادو برای نفوذ به عالم غیب و خفاء برای اذهان ساده بشری بسیار جالب بود و بدین سبب نفوذ ساحران و انتشار تعلیماتشان در تمام اقطار روان می بود.

مأخذ:

1. عنان، محمدعبدالله: تاریخ جمعیتهای سری و جنبشهای تخریبی، علی هاشمی حائری، انتشارات بهجت، 1358.