دروزیه: تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۹
فرقه ای اسلامی اسماعیلی فاطمی معتقد به امامت حاکم به امرالله خلیفه فاطمی است که در ماه رمضان 386 ه/996 م (نک: فاطمیها) عهده دار خلافت گردید. وی دست به اعمالی زد که در آنها نشانی از تضاد عمیقی احساس می شد. مردم دوران قدیم و جدید در مورد کارهای او اختلاف نظرهایی پیدا کردند برخی از مورخان عقیده داشتند که اقدامات او و انتقادات و حملات شدید وی علیه سران حکومت و کنار گذاشتن مبلغان اسماعلیه مقدمه ای برای اعلام دعوت خود به جای دعوت آنها بود. و زمانی که دشمنانش را یکی پس از دیگری از بین برد و انقلابهای متعددی را که در مصر و فلسطین با آنها مواجه گردید، سرکوب نمود و امنیت را برقرار ساخت، مبلغان او به تدریج به تبلیغ دینی علنی مبادرت ورزیدند و در نتیجه مکتب جدیدی بنام "مکتب توحید" به وجود آمد و بنام "دروزیه" منسوببه یکی از مبلغان خود انشتکین دروزی که در سال 410 ه/1091 م در قاهره اعلام گردید، شهرت یافت.
حاکم به امرالله در شب 27 شوال 411 ه/1021 م از انظار ناپدید گردید و غیبت ناگهانی او انعکاس گسترده ای به وجود آورد و مردم در کشف راز او دچار سردرگمی شدند.
به دنبال او حمزة بن علی مسؤول دعوت نیز ناپدید گردید و بعد از او امور مربوط به دعوت را محمد الضیف القتنی بهاءالدین که نقش مؤثری در گسترش دعوت و از بین بردن اختلافات و چنددستگیها داشت، برعهده گرفت و او نیز در سال 435 ه/1043 م ناپدید شد.
در نتیجه، امر تبلیغ را شاهزادگان قبیله تنوخ لبنان و گروههای اندکی از ساکنین بلاد شام و فلسطین تقبل نمودند. و رورزبه روز بر تعداد پیروان این مذهب در بلاد شام به ویژه بعد از سرکوب دروزیهای مصر توسط ظاهر علی بن حاکم به امرالله افزوده شد.
آنها اینک در جبل لبنان، جنوب دمشق و تعدادی از روستاهای الجلیل فلسطین از جمله: دالیه الکرمل، عیفا، حرفیش، بیت جن، عین الاسد، کسرا، یانوح، ک البقیعه، کفرسمیع، جت، یرکا، النبی شعیب، مغار، منصوره، الرامه، ابوسنان، جولس و سجور سکونت دارند.
دروزیها نقش مؤثری در مقابله با استعمار در بلاد شام ایفا نمودند و از منطقه خودشان در جبل العرب انقلاب بزرگ سوریه را در سال 1925 به رهبری سلطان الاطرش شعله ور ساختند. موضع مقامات اشغالگر اسرائیل در قبال دروزیها از واقعیت نقش تعیین شده ای که به خاطر آن رژیم صهیونیستی به وجود آمد و آن همانا مقابله با جنبش وحدت عربی و اجرای سیاست تجزیه بود، سرچشمه گرفته است. به همین خاطر مقامات اشغالگر از زمان اشغال سرزمین فلسطین عربی در سال 1948 درصددبرآمدند با کمک برخی از رهبران دروزی که با اشغالگران همکاری می کردند این طایفه را به صورت اقلیتی متمایز از دیگر برادران عرب سرزمین اشغالی درآوردند، و به تدریج دروزیها را به عنوان یک طائفه مستقل مذهبی به رسمیت شناختند و خدمت الزامی در (ارتش اسرائیل) را برخلاف سایر اعراب بر آنها تحمیل نمودند و چندی بعد کنیست قانون دادگاه های دروزی را در سال 1962 به تصویب رسانید.
صهیونیستها به دروغ ادعا نمودند که تمامی این اقدامات بنابه درخواست شیوخ دروزی صورت گرفته است و به تدریج در داخل و خارج سرزمین اشغالی تبلیغاتی بر این اساس به راه انداختند که دروزیها به عنوان "یک ملیت متمایز" و "ملتی مستقل" در "بهشت اسرائیل" زندگی مرفهی دارند و از سوی دیگر تلاش کردند با ایجاد تبعیضی بین "روستاهای عربی" و "روستاهای دروزی" این طایفه را به طرف خودشان جلب کنند و وابستگی آنها به امت و سرزمین عربی را از بین ببرند.
ولی این سیاست را هر چند عده انگشت شماری از دروزیها با اکراه پذیرفتند ولی اکثرا با آن به مخالفت برخاستند و روزبه روز فریاد اعتراض علیه خدمت نظامی اجباری دروزیها (ارتش اسرائیل) بیشتر می گشت و معترضان خواهان لغو این قانون شدند چرا که دروزیها در اصل عرب هستند و "ملیت دروزی" چیزی جز ابتکاری ساختگی و بی اساس صهیونیستها نیست.
نیروهای ملی پیشرو دروزی در سرزمین اشغالی کمیته ای بنام "کمیته مستقل دروزی" را تشکیل دادند و مسؤولیت تلاش برای لغو سربازگیری الزامی، از بین بردن شکاف بین دروزیها و دیگر اعراب ساکن سرزمین اشغالی و باز گردانیدن طائفه به اصل خود را که "جزء جدانشدنی از ملت عرب به حساب می آیند برعهده این کمیته گذاشتند. در این زمینه رئیس کمیته اظهار داشت نه حکومت اسرائیلو نه صهیونیسم در مقام اینکه مشخص بکنند عربیم یا نه نیستند.
هر چند که مقامات اسرائیلی کمیته هایی "برای بررسی اوضاع دروزیها" تشکیل می دادند و هر چند گاهی در مورد اعطای "امتیازاتی به دروزیها" تشکیل "صندوقی برای تشویق فرزندان طائفه دروزی"، ایجاد "وحدت برنامه ریزی اقتصادی برای عمران روستاهای دروزی"، افزایش "کمکهایی به شوراهای محلی دروزی و بهره برداری از روشنفکران آنها در دستگاههای دولتی، گشایش باشگاههایی برای جوانان، و اختصاص بخشهایی در دانشکده پزشکی برای جوانان دروزی" توصیه ها و پیشنهاداتی را ارائه می نمودند، نه از روی محبت که به منظور ایجاد شکاف بین آنها و برادران عرب آنها از طوایف دیگر دست به این کارها می زدند. در حقیقت تمامی این اقدامات چیزی جز یک تبلیغات سیاسی بی نتیجه نبود.
هنوز هم این مقامات تبعیض هایی بین دروزیها و صهیونیستها قائل می شوند، و هنوز دروزیها و روستاهای آنها وضعیت مشابه دیگر روستاهای عربی را دارند. مقامات اشغالگر اسرائیل گستاخانه زمینهای روستاهای دروزی را همانند زمینهای روستاهای عربی به اشغال خود درمی آورند. و تا به امروز 2500 جریب از زمینهای روستای ساجور و 3000 جریب از زمینهای روستای حرفیش و 5000 جریب از زمینهای روستای بیت جن را مصادره نموده اند. و هنوز بسیاری از مؤسسات کار شخصی و دولتی درهای خود را به روی جوانان دروزی بسته اند.
مآخذ:
- نوبختی، الحسن بن موسی: فرق الشعیة، استانبول 1931.
- رازی، احمدبن حمدان: الزینة، قاهره 1957.
- ملطی، محمدبن احمد: التنبیة والرد، قاهر 1968.
- بغدادی عبدالقاهر: الفرق بین الفرق، قاهره 1328 ه .
- بلخی، ابوزید احمدبن سهیل: البدء و التاریخ، پاریس 1916.
- اندلسی، ابن حزم: الفصل بین الملل و النحل، بغداد.
- حلی، حسن بن یوسف: الالفین فی امامة امیرالمومنین، نجف 1953.
- طولون، محمدبن: الائمة الاثناعشر، بیروت 1958.
- المرتضی، احمدبن یحیی: المنیة و الأمل فی شرح الملل و النحل، بیروت 1979.
- لویس، برنارد: اصول الاسماعیلیة (مترجم)، قاهره.
- مکارم، سامی نسیب: اضواء علی مسالک التوحید ـ الدرزیة، بیروت 1966.
- قهوجی، حبیب: عرب فلسطین المحتلة عام 1948، انتماء و صمود، دمشق 1976.
- جریس، صبری: العرب فی اسرائیل "2" بیروت 1967.