سبسیر، الیاهو

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


سیاستمدار صهیونیست و نژادپرست تندرو و یکی از رهبران حزب کارگران اسرائیل بود. در حیفا به دنیا آمد و از دوران جوانی به تشکیلات سیاسی صهیونیستی پیوست. قبل از سال 1948 در پی درگیری هایی نظامی، از ناحیه دست مجروح شد. برای تحصیل در رشته پزشکی به دانشگاه سوربون پاریس رفت ولی طولی نکشید که به اقتصاد، تغییر رشته داد و به مدرک فوق لیسانس نایل آمد. زندگی سیاسی خود را از سال 1962 آغاز کرد.

وی در آن زمان، به عنوان دبیر کمیته اقتصادی و رئیس کمیته روابط خارجی و سخنگوی رسمی حزب "ماپای" منصوب شد. پس از گذشت 5 سال از آن تاریخ، در منطقه تل آویو، که جمعیت زیادی هم داشت دبیرکل حزب، گردید. با رهبران جبهه "گوش" در حزب "ماپای" یعنی بنحاس سابیر، گولدامائیر و یهوشع را بنیرفیتس درگیر و مجبور شد که به مدت 4 سال، به جای منصب خویش، ریاست شهرداری تل آویو را به عهده گیرد. وی از سال 1974 برایبرپایی پایگاهی قوی در داخل "هیستادروت" به عنوان مرکزی برای خواست های ریاست طلبانه اش، تلاش کرد.

نماینده سازمان در "کنیست" شد. هنگامی که جنگ بین ائتلاف "بیت بدل" به رهبری ایگال الون و اسحاق رابین و گروه شمعون پرز درگرفت، وی با پرز هم پیمان شد و گروه "یهودان" را تشکیل دادند.

تشکیل گروه یهودان، ناگهان قدرت سبسیر را به عنوان شاخصی برای فرماندهی حزب کارگران نمایانگر ساخت و باعث جذب تعداد زیادی از اعضای اصلی از بین یهودیان شرقی و نیز سبب حرکت های "موشان" و "پاسدار جوان" و همچنین نشست های کارگری در اقصی نقاط شهرها گردید.

سبسیر بعد از این درگیری با یاران رابین، تلاش زیادی برای جذب شهروندان طرفدار کرد و هنگامی که پرز با به تعویق انداختن انتخابات دبیرکل حزب کارگران به بعد از انتخاب "کنیست" 1981 موافقت کرد، سبسیر تصور نمود که این گامی در راه مخالفت با اوست، زیرا در آن زمان دشمنی وی با عوزی بارام به اوج خود رسیده بود. بدین ترتیب او با اسحاق رابین متحد شد و نامزدی رابین را برای مقام وزارت دفاع در حکومت کارگران، پس از انتخابات "کنیست" تأیید کرد. این چنین بود که مناقشه دبیرکل حزب، به درگیری سران حزب تبدیل شد.

با وجود قدرت زیادی که وی در کمیته مرکزی حزب کارگران داشت (که از قدرت پرز هم بیشتر بود)، دشمنان سرسختی هم داشت. آنها کار را بدانجا رساندند. که منجر به چنددستگی در حزب شد. آنها وی را به فرصت طلبی، نفاق و به کارگیری روش های پیچیده برای رسیدن به قدرت (به هر صورت ممکن) متهم کردند. پیشاپیش همه این دشمنان، فرماندهی جنبش "کیبوتز" و جناح چپ در حزب کارگران قرار داشت. اما طرفداران وی در پاسخ به اتهام به بی دینی،به سخت گیری شدیدش در مخالفت با هرگونه تفاهم با اعراب و همچنین با هرگونه عقب نشینی از نوار غربی و غزه اشاره می کردند و نیز به نظر وی در مورد اینکه برپایی حکومت فلسطین به مثابه آغاز معارضه و مخالفت با یهودیان است، تأکید می نمود

هواداران او، همچنین به این مطلب اشاره می کردند که شخصیت و عقاید او، یهودیان شرق که مناخیم بگین را تأیید می کردند، جذب نمود. این جواب حزب کارگران به بگین و بزرگترین آرزوی او برای فرماندهی مجدد آن، برای دستیابی به قدرت بود.

مأخذ:

  1. کیالی، عبدالوهاب: موسوعة السیاسة، مؤسة العربیة للدراسات و النشر، جلد سوم 1983.