راه های کمربندی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


راه هایی هستند که دولت اشغالگر صهیونیست احداث می کند که مربوط به شهرک نشینان صهیونیست در کرانه باختری است. با این راه ها تجمع های فلسطینی به کانتون هایی تبدیل می شوند که توسط شهرک ها، جاده های کمربندی و تأسیسات نظامی، محاصره شده اند. بدین ترتیب، راه های کمربندی، به منزله دیواره امنیتی به دور شهرک ها هستند و باعث می شوند که شهرک نشینانی که در میانه مناطق و شهرهای عربی زندگی می کنند بتوانند بدون آن که مجبور باشند از زمین های فلسطینی بگذرند یا با فلسطینیان روبه رو شوند، رفت و آمد کنند.

برنامه شهرک سازی موسوم به امناه (که یک برنامه گسترده شهرک سازی و ساختمان سازی در زمین های کرانه باختری و نوار غزه است) مبتنی بر مجموعه ای از راه های کمربندی است که ارتشاسرائیل در اواخر سال 1994 و در طی حکومت حزب کارگر به طور رسمی آن را اعلام کرد و به واسطه توافق توسعه خودگردانی در سال 1995 (اسلو ـ 2) و موافقت حکومت فلسطین با آن، مشروعیت یافت. حکومت فلسطین به دلیل ارتباط با این برنامه با عقب نشینی از مناطق فلسطینی نشین، با آن موافقت کرد.

اسرائیل، این راه ها را که از بیشتر مناطق کرانه باختری می گذرند و از سال 1995 مسکونی شده اند افزایش داده است. بدین ترتیب، راه های خاکی موجود، احیاء شدند. به علاوه راه های میانبر میان شمال و جنوب در وادی اردن، ورودی ها و خروجی های جدید را در شمال کرانه باختری و مجموعه ای از راه های نظامی، ساخته شدند. مهم ترین آنها شماره شصت جاده شماره بیست است.

شمار این راه ها در سال 1996 به حدود بیست رسید که با راه اصلی ـ که به نام "راه شصت" معروف است و از شمال تا جنوب دو طرف کرانه باختری امتداد دارد ـ مرتبط هستند. برخی از این راه ها هنوز در دست ساخت هستند و مقامات دولت اشغالگر قصد دارند که پنج راه دیگر نیز احداث کنند. راه شصت به دور شهرهای فلسطینی در کرانه باختری کشیده شده است و تنها شهرک پراکنده در اطراف کرانه را به یکدیگر مرتبط می سازد.

تسلط بر بیشتر زمین های لازم، از راه دستورهای تصرف صورت می گیرد و این، یک پوشش قانونی است که بر مصادره سرپوش می گذارد و نخستین گام به سوی مصادره نهایی است. توجیه ارائه شده در بیشتر دستورهای تصرف، مسایل امنیتی و ضرورت های نظامی بوده است. این توجیه به مالکان فلسطینی اجازه نمی دهد که به آن اعتراض کنند.

این راه ها به از بین رفتن هزاران جریب از زمین های کشاورزی و نابودی صدها خانه و به بار آمدن زیان های سنگین، می انجامد؛ زیرا در این زمین ها انبوه درختان زیتون کاشته شده است و این باعث می شود که تنها منبع درآمد فلسطینیان نابود شود. همچنین احداث این راه ها باعث جلوگیری از رشد مناطق فلسطینی می شود و اجازه نمی دهد که شهرداری های فلسطینی بتوانند خدمات شهرداری را گسترش دهند.

همه اینها باعث می شود که به راه های کمربندیصرف؛ به عنوان یک پدیده سیاسی اقتصادی ننگریم، بلکه آن را تصویر مجازی بدانیم که آن چه را که استعمار اسکان اشغالگرانه صهیونیستی در فلسطین اشغالی بدان رسیده است به خوبی نمایان می سازد. این اسکان مبتنی بر دروغ (سرزمین بدون ملت) است و عاملان آن و دیگران نمی توانند به آن ادامه دهند؛ زیرا مرگ در آن رخنه کرده است. اما این دروغ، برای بقاء و تداوم آن، اهمیت اساسی دارد و لذا تلاش می کند که بر آن پافشاری کند و تا جای ممکن، به واسطه راه های کمربندی، زندگی را در آن بدمد و این آخرین تلاش مأیوسانه صهیونیست ها است؛ زیرا اسکان صهیونیستی در زمینه اشغالگری ناکام مانده است و نتوانسته است که مردم فلسطین را نابود کرده یا براند و یا حتی از انبوهی آن بکاهد؛ فلسطین ثابت کرده است که یک سرزمین بدون ملت نیست، بلکه یک سرزمین مسکونی است که فرزندانش در آن به کشاورزی می پردازند.

بنابراین، راه حل آن است که فلسطین "سرزمینی باشد که ملتی در آن زندگی می کنند که چشمانمان به آنها نمی افتد؛ گویا که در واقع یک سرزمین بدون ملت است و اگر این ملت بر سر راه های کمربندی ما پیدا شد، رگبارهای ارتش دفاعی اسرائیل، آن را درو می کند و بدین ترتیب، دروغ ادامه پیدا می کند".

روشن است که فلسطین، پابرجا است و شهرها و روستاهای آن، تغییر پیدا نمی کند و ساکنان آن ازمقاومت دست برنمی دارند. لذا راه های کمربندی، تعبیری است از توان صهیونیست ها برای خودفریبی. اما این یک خودفریبی است که برای صاحب آن از نظر اقتصادی و نظامی، گران تمام می شود؛ زیرا راه های کمربندی با ساده ترین معیارهای فایده اقتصادی در تعارض است (این که یک راه برای استعمارگر و یک راه دیگر برای ساکنان اصلی باشد) و هدف آن، ایجاد آسایش روحی برای صاحب آن است. اما تردیدی در این نیست که حضور سربازان اسرائیلی برای پاسداری از این راه ها باعث نگرانی می شود و "ملتی را که چشمانمان به آنها نمی افتد" به یاد شهرک نشینان می آورد.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.