تبعیت اقتصادی در مقابل تبعیت سیاسی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


دلیل اساسی کسانی که تولید نظامی داخلی راترجیح می دهند این است که رسیدن به مرحله خودکفایی در زمینه کمکهای تسلیحاتی برای اسرائیل امری حیاتی است و واضح است که این منطق انگیزه ای است برای تولید تقریبا هر گونه وسیله نظامی حتی اگر هیچ گونه توجیه اقتصادی برای آن موجود نباشد.

روشهای به کار گرفته شده برای درستی و ارزیابی سود مورد انتظار تولید، تنها از نظر عوامل کمی و کیفی که بهای اقتصادی معینی را امکان پذیر می سازد اخذ می شود.

اما تولیدات بسیاری یافت می شوند که سرمایه گذاری و تولید دولتی آنان را یاری می نماید.

این تولیدات مانند بعضی تجهیزات در زمینه جنگ و تجسس الکترونیکی و انواع مختلفی از مهمات و اسلحه پیشرفته است که آمریکا و کشورهای اروپایی فروش آنها را به خارج ممنوع ساخته اند و اهمیت استراتژیک داشته و اسرائیل نمی تواند آنها را از منابع خارجی تهیه نماید.

به استثنای این محصولات داخلی و آنچه که از 20 درصد خریدها از صنایع داخلی تجاوز نمی کند مسائل و تولیدات دیگر باید موضوع بحث آشکار و تحلیل اقتصادی دقیق قرار گیرد.

اسرائیل در سال 1948 خود را در وابستگی اقتصادی روبه افزایش سنت به آمریکا یافت و در سال کمکی اقتصادی و نظامی در حدود 3 میلیارد دلار دریافت می کرد. اما حتی این کمک نیز به کاهش ضعف پرداخت منجر شد، و این بدین معنی بود که اسرائیل در سال از طریق وام باید دو میلیارد دلار دیگر کسب کند. به دیگر سخن: اسرائیل به جز آنچه که میزان آن ده میلیارد دلار از طریق صادرات می باشدقادر نخواهد بود از آنچه که حجم آن 15 میلیارد دلار در سال است دارا باشد.

مجموع دیون اسرائیل تا اواسط دهه هشتاد به حدود 22 میلیارد دلار می رسید و روبه افزایش بود و به دلایل سیاسی ـ جغرافیایی تقریبا تمامی تجارت (خارجی) اسرائیل با اروپا و آمریکاست. و به علاوه تمامی انرژی از خارج تأمین می شود و پرداخت بهای آن باید از طریق ارز خارجی صورت پذیرد.

آنچه که عملیات ساخت نیروی نظامی اسرائیل که از جنگ سال 1973 آغاز شد به دست آورد، همان پشتیبانی آمریکا بود. اما این پشتیبانی هزینه دستیابی ارتش اسرائیل به تجهیزات همچنین هزینه نگاهداری آن را عهده دار شد.

اسرائیل در مقابل هر دلار که برای خرید تجهیزات نظامی می پردازد باید دو دلار جهت مدت کار مفید تجهیزات صرف نماید.

تکیه امنیتی اسرائیل به آمریکا تنها به گونه ای تعیین شده از اقدام عملی خرید سیستمهای اصلی جنگی سرچشمه نمی گیرد. بلکه به صورتی اساسی نیز به کمک مالی و اقتصادی آمریکا مرتبط است و تا هنگامی که اسرائیل به این کمکها نیاز دارد جز در وضعیتی که تمامی نیازهای نظامی خود را تولید نماید وابستگی و اتکای وی به آمریکا کاسته نخواهد شد.

به دلیل این که تولید نظامی کمترین راههای سوددهی را نسبت به اسرائیل شامل می شود استقلال اقتصادی با پیشرفته سازی صنایع نظامی تحقق نخواهد شد. وابستگی اسرائیل به کمکهای آمریکا به وابستگی شخص معتاد به اشباع نیازش به وسیله مواد مخدر شباهت دارد. او هر پکی که می زند بداننیازمندتر خواهد شد.

بدین ترتیب اقتصاد اسرائیل به طور نسبی از سهم کوچکی برخوردار است و هر گونه مقایسه بین اسرائیل و آمریکا طبیعتا مقایسه ای مضحک خواهد بود، اما دولتهایی که می توان اسرائیل را با آنها مقایسه نمود سوئد، هلند، نروژ، و چه بسا انگلستان (که از نظر وسعت دهها بار از اسرائیل بزرگتر است) و بلژیک خواهد بود. آیا این کشورها، هواپیماها و تانکها و سیستمهای دریایی با مجموعه وسیعی از سلاحهای دیگر (مورد نیاز اسرائیل) را تولید می کنند؟ به عکس در دهه شصت و هفتاد می توان کاهش قابل ملاحظه ای را در تعداد کشورهایی که پیشرفته سازی و تولید سیستمهای اصلی سلاح را برعهده دارند شاهد بود.

موارد ضروری در مورد پیشرفت دادن تکنولوژی مدرن سلاح، بسیاری از کشورها را به نیاز شدن از پیشرفته سازی و ایجاد مؤسسات غیر وابسته و به جای آن به تکیه بر تواناییهای اقتصادی و تکنولوژیکی کشورهای بزرگ واداشت.

تکنولوژی پیشرفته نقش آشکاری را در تعیین سرنوشت جنگها در میادین نبرد بازی می کند و از آنجایی که دولتهای بزرگ این امر را دریافته اند، لذا هزینه های بسیاری را به منظور پیشرفته سازی سلاحهای نوین متحمل می شوند، اما به استثنای آمریکا و روسیه تقریبا هیچ دولت دیگری قادر به پاسخگویی به نیازهای تسلیحاتی خود آن هم در سطحی مطلوب نبوده است. به بیان دیگر به استثنای دو دولت بزرگ هیچ اقتصادی را نمی توان یافت که در زمینه کمکهای تسلیحاتی به خودکفایی رسیده باشند. دولتهای دیگر ترجیح می دهند در برنامه ای پرهزینهپیشرفته سازی سلاح وارد نشده، بلکه فعالیتهای خود را در چند زمینه محدود که از طریق آنها به برتری تکنولوژیکی یا اقتصادی دست خواهند یافت متمرکز ساخته و در مواردی که با مشکلات سیاسی مواجه می شوند به خرید بعضی از تجهیزات دست و پا زند.

برخی کارشناسان تکنولوژی نظامی اسرائیلی معتقدند که با در نظر داشتن این گرایش بین المللی در مورد تولید سیستمهای اصلی سلاح، تفکر اسرائیل برای دستیابی به خودکفایی در زمینه تولید این گونه سیستمها و در نتیجه دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و قیدوبندهای سیاسی به شکت خواهد انجامید و اگر بین استقلال اقتصادی و خودکفایی در زمینه کمکهای تسلیحاتی انتخابی فرض کنیم برتری برتری با استقلال اقتصادی است. در حالت (تحقق یافتن) استقلال اقتصادی، تجهیز مؤسسه نظامی با وسایل ضروری برای دستیابی به سلاح در منابع مختلف به امکانات کشوری می گنجد و علی رغم قیدوبندهای سیاسی دستیابی به مجموعه وسیعی از تجهیزات جنگی در تجارت امروزه جهانی سلاح امکان پذیر است.

اما از سوی دیگر با توجه به وابستگی بسیار به کمکهای اقتصادی آمریکا حتی اگر اسرائیل در زمینه تولید سلاح به خودکفایی برسد نمی تواند سیاست خارجی و دفاعی مستقل را اعمال نماید. به علاوه اگر نیازی به انواع مختلف تجهیزات در کار باشد در زمینه تولید غیرفعال و غیرعامل خواهد بود. به طور خلاصه: سیاستی که در زمینه کمکهای تسلیحاتی به خودکفایی تکیه دارد بالضروره وابستگی روبه افزایش به کمک خارجی و به ویژه کمکهای آتی از آمریکا با تمامی عواقب بعدی آن خواهد انجامید و در سویمقابل سیاستی که به وابستگی نظامی تمایل نشان می دهد دقیقا همان سیاستی است که به استقلال اقتصادی منتهی خواهد شد و بدین گونه شرایط برای رشد پیشرفته سازی به اسرائیل امکان دستیابی به منابع تهیه سلاح را فراهم خواهد نمود.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.