اردوگاههای فلسطینی در لبنان، حمله اسرائیل به ـ 1976

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


1 ـ محاصره اردوگاههای جِسرپاشا و تل زعتر:

پس از حمله اسرائیل به لبنان در سال 1976 و اشغال بخشهایی از خاک این کشور و دو روز پس از عقب نشینی نیروهای سوریه از بیروت، شبه نظامیان مسیحی لبنانی (فالانژیستها) با یکصد دستگاه زره پوش و چهار هزار نیروی نظامی، هجوم گسترده ای را علیه اردوگاههای جسر پاشا (که شش هزار سکنه داشت و اغلب آن مسیحی بودند) و تل زعنر (با پنجاه هزار سکنه لبنانی و فلسطینی و اغلب از مسلمانان فلسطینی) و محله نبعه بیروت (دارای یکصد هزار سکنه و اغلب آنها از شیعیان) آغاز کردند. مناطق مزبور آخرین مواضع فلسطینیان و مسلمانان (شیعیان لبنان) در حومه شرقی بیروت (بخش مسیحی) به شمار می رفت. در ابتدا شبه نظامیان حزب لیبرال ملی احراز (آزادگان) به رهبری کمیل شمعون و دسته نظامیان طرفدار سلیمان فرنجیه در ارتش لبنان، حمله را آغاز کردند و به دنبال آن افراد حزب کتائب (فالانژیستها) در 27 ژوئن به آنهاپیوستند و این زد و خورد تا 12 اوت 1976 بدون وقفه ادامه یافت.

جمعیت صلیب سرخ جهانی در روزهای 5 و 6 و 7 ژوئن برای تخلیه مجروحان لبنانی و فلسطینی به تلاش ناموفقی دست زد. در 13 ژوئیه ولیم حاوی رئیس شورای جنگ حزب کتائب، در جبهه تل زعتر به قتل رسید و بشیر جمیل به جای وی منصوب شد. در 24 ژوئیه یک پناهگاه زیرزمینی در اردوگاه تل زعتر فرو ریخت و 500 نفر از شهروندان فلسطینی و لبنانی زنده زیر آوار مدفون شدند. در مقابل، نیروهای فلسطینی و چپگرا، کلیساها و مقبره های مسیحیان را در شهرک "دامور" واقع در جنوب بیروت غارت کردند و نیروهای مشترک فلسطینی و لبنانی به منظور کاهش فشار فالانژیستها بر ساکنان اردوگاهها، نبرد را در تمامی جبهه ها از سر گرفتند.

نیروهای مسیحی لبنانی و فالانژیستها و ارتش سوریه در 28 ژوئن هجوم گسترده ای را در مناطق کوهستانی و در محور عیون سلیمان ـ فاریا، آغاز کردند و این منطقه را در 29 ژوئن به اشغال خود درآوردند. بدین ترتیب، بقاع لبنان که تحت کنترل سوریه بود، به بخش مسیحی نشین بیروت متصل گردید. سپس نیروهای مسیحی لبنانی در همان روز اردوگاه فلسطینی جسرپاشا را تصرف کردند.

نیروهای مشترک لبنانی و فلسطینی در 5 ژوئیه از سوی طرابلس از زمین و دریا حمله مشترکی را بر شهرک مسیحی نشین "عکا" آغاز کردند و موفق به تصرف آن شدند ولی نیروهای مسیحی لبنانی بازگشتند و دو روز بعد شهر را پس گرفتند. سپس در منطقه "کوره" که تحت کنترل جنبش ملی لبنان قرار داشت دست به یک ضد حمله زدند و توانستند این منطقه را در 12 ژوئیه به تصرف خود درآورند و بهدنبال آن به شهر طرابلس حمله کنند.

در تاریخ 10 ژوئیه ارتش سوریه به اردوگاههای "نهر بارد" و "بداوی" در شمال شهر "طرابلس" یورش برد و شهر "بعلبک" در بقاع را محاصره و در 28 ژوئن منطقه هرمل در بقاع و در روزهای 6 و 9 و 12 ژوئیه اردوگاههای "میه میه" و "عین حلوه" در شرق صیدا را بمباران کرد.

عرفات که در 22 ژوئن فرماندهی ارتش آزادی بخش فلسطین را عهده دار شده بود، در 7 ژوئیه اعلام داشت که این ارتش از دمشق به بیروت منتقل خواهد شد. اکثریت افراد تیپهای سه گانه ارتش آزادی بخش فلسطین که در لبنان بودند در 6 و 8 ژوئن به نیروهای مشترک پیوستند.

برخی از رهبران مسیحی و مسلمانان میانه روی لبنانی (از جمله "ریمون اده"، "رشید کرامی"، "صائب سلام") سعی کردند تا سوریه و سازمان آزادی بخش فلسطین را با هم آشتی دهند. سایر عرفات و "الکساندر جمّیل" نماینده حزب مسیحی کتائب در 19 ژوئیه پس از انجام مذاکره در مرکز فرماندهی مقاومت فلسطین در لبنان، به منظور دادن اجازه استقرار به نیروهای حافظ صلح عرب در منطقه متحف با برقراری آتش بس موافقت نمودند. اما شبه نظامیان مسیحی، این آتش بس را نقض کردند.

در 25 ژوئیه آتش بس جدیدی برقرار شد ولی بیش از چند ساعت دوام نیاورد و توسط برخی از عناصر حزب مسیحی لیبرال ملی (احرار) نقص گردید. در 27 ژوئیه بین نیروهای کتائب و این حزب در شهر مسیحی نشین جونیه درگیری و زد و خورد به وجود آمد و در خلال این مدت، جنبش ملی لبنان یک شورای سیاسی مرکزی و در 22 ژوئیه، یک دستگاه مدیریت غیرنظامی و در 20 ژوئن، ادارهامنیت ملی را به منظور حفظ رژیم تأسیس کرد.

در 23 ژوئن یگانه کابل اصلی که جریان برق را به بیروت می رساند و از منطقه تل زعتر می گذشت، قطع شد و در نتیجه بیروت بدون برق ماند و مدت 3 ماه این شهر با خطر کمبود آب و نان و نابسامانی خدمات تلفنی مواجه گردید و فرودگاه بیروت پس از اینکه در 27 ژوئن از سوی شبه نظامیان مسیحی بمباران گردید، دوباره تعطیل شد و تا 19 نوامبر 1976 همچنان بر روی کلیه پروازها بسته ماند. در آن موقع بندر بیروت از فعالیت باز ایستاد و بنادر "صور"، "صیدا"، "طرابلس" و "جونیه" با سرعت زیادی فعال گشتند. در 24 ژوئن برای اولین بار یک روزنامه نگار لبنانی اعلام نمود که اسرائیل راهی را در عمق 15 متری مرز داخل لبنان احداث نموده و نقاطی را برای عبود شهروندان لبنانی که مایل به ورود به اسرائیل هستند در آنجا ایجاد کرده است.

2 ـ تلاش میانجیگران عرب:

از تاریخ 30 ژوئن، تا روز سوم ژوئیه 1976 کنفرانس وزرای خارجه عرب با حضور سوریه و لبنان و سازمان آزادی بخش فلسطین برگزار گردید. در قطعنامه اولین نشست این کنفرانس، از عقب نشینی سوریه سخنی به میان نیامد. وزرای حاضر در این کنفرانس با تقسیم لبنان مخالفت نموده و بر سرعت بخشیدن به استقرار نیروهای پاسدار صلح عرب (در لبنان) تأکید کردند.

1500 سرباز سعودی و سودانی در آن شب وارد بیروت شدند و در نزدیکی فرودگاه در کنار نیروهای سوری و لیبیایی استقرار یافتند.

کمیته ای مرکب از دبیرکل اتحادیه کشورهای عربی و "حبیب شطی" و "محمدبن مبارک آل خلیفه"وزرای خارجه تونس و بحرین، به منظور جلب رضایت طرفهای درگیر برای پذیرش مصوبه های اتحادیه کشورهای عربی، تشکیل شد. این کمیته بین دمشق و بیروت رفت و آمد نمود، تا اینکه موفق شد در تاریخ 4 ژوئیه مقدمات برپایی یک گردهمایی بین عبدالحلیم خدام، وزیر خارجه سوریه، و یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین و نیز دو نماینده از مقاومت فلسطین و دو نفر از اعضای حزب کتائب و یکی از اعضای جنبش ملی لبنان را در صور فراهم کند. اما این اجلاس هیچ گونه نتیجه مثبتی به دنبال نداشت، چرا که نیروهای مشترک، فردای آن روز به عکا حمله کردند.

اعضای کمیته مزبور در روزهای 7 و 8 ژوئیه به کشورهای خود بازگشتند و حبیب شطی جبهه لبنانی را مورد سرزنش قرار داد و آن را به تجزیه لبنان متهم نمود. در دومین نشست کنفرانس که عرفات در آن حضور نداشت، برای اولین بار قطعنامه ای مرکب از 7 ماده مورد تصویب قرار گرفت. این قطعنامه از سرگیری فوری مذاکرات بین سوریه و فلسطینیان، تقویت نیروهای حافظ صلح عرب و ارایه کمک به لبنان را خواستار شده بود.

در روز بعد، 14 ژوئیه، عبدالسلام جلود نخست وزیر لیبی وارد بیروت شد و این در حالی بود که نیروهای سوریه در 29 ژوئن به شرکت در توطئه حذف مقاومت فلسطین و کشورهای عربی متهم شده بود. نخست وزیر لیبی به دنبال دعوت حافظ اسد از عرفات برای پذیرش طرح صلح سوریه که متشکل از 6 بند بود از دمشق به لبنان آمده بود. با میانجیگریهای اتحادیه کشورهای عربی، نیروهای سوریه در 15 ژوئیه با 4000 سرباز و 46 تانک از صیدا به سوی جزین عقب نشینی کردند اما عرفات خواستارعقب نشینی کامل سوریه از لبنان به عنوان شرط انجام هر گفت و گویی با آن گردید ولی در 20 ژوئیه حافظ اسد در سخنرانی خود که سه ساعت آن فقط به جنگ لبنان مربوط می شد در پاسخ شرطهای اعلام شده عرفات تأکید نمود که نیروهای وی جز با درخواست مقامات این کشور از لبنان عقب نشینی نخواهند کرد.

در 21 ژوئیه فاروق قدومی رئیس دایره سیاسی سازمان آزادی بخش فلسطین به همراه عبدالسلام جلود نخست وزیر لیبی از دمشق دیدار کرد. جلود پس از انجام مذاکراتی با سوریها که تا 28 ژوئیه ادامه داشت اعلام نمود که به یک توافقنامه 4 ماده ای دست یافته اند. این توافقنامه شامل موارد زیر بود:

الف) برقراری آتش بس.

ب) انجام گرفتن گفت و گو بین طرفهای درگیر با تکیه بر سند قانونی که فرنجیه قبلاً آن را اعلام کرده بود.

ج) تشکیل شورای عالی نظامی سوریه و لبنان و فلسطین برای نظارت بر آتش بس.

د) اجرای مفاد پیمان قاهره.

توافقنامه مزبور مشورت و موافقت جبهه لبنانی و جنبش ملی لبنان را در بر نداشت و به اجرا نرسید. اتحادیه کشورهای عربی نیز در تاریخ 25 ژوئیه با اعزام فرستاده ویژه ای به نام حسن صبری خولی به بیروت دست به میانجیگری زد. فرستاده مزبور با طرفهای ذی نفع در مورد اجرای آتش بس به مذاکره پرداخت ولی یک بار هم تلاشهایش موفقیت آمیز نبود. در تاریخ 19 ژوئیه انورسادات رئیس جمهور مصر، جعفر نمیری رئیس جمهور سودان و ملک خالد پادشاه عربستان، ضمن اجلاس خود در جده تمامی طرفهای درگیر را به اجرای آتش بس و گفت وگو با یکدیگر دعوت نمودند.

در سطح بین المللی نیز عبدالحلیم خدام وزیر خارجه سوریه در 5 ژوئیه به طور غیرمنتظره از اتحاد جماهیر شوروی دیدار کرد و در 11 ژوئیه، برژنف رهبر شوروی نامه شدیداللحنی برای حافظ اسد فرستاد و طی آن از وی درخواست کرد تا به درگیری در لبنان پایان دهد. در ماه اوت، مسکو جلوی حرکت تمامی محموله های نظامی به مقصد سوریه را گرفت و ارسال این محموله ها حتی تا پایان جنگ در لبنان، متوقف ماند.

3 ـ سقوط منطقه نبعه و اردوگاه تل زعتر:

به دنبال سقوط اردوگاه جسرپاشا در 29 ژوئن طولی نکشید که منطقه نبعه که از 22 ژوئن تحت محاصره شبه نظامیان مسیحی قرار داشت در 6 اوت 1976 سقوط کرد. گروه فتیان علی (جوانان علی) از سری جنبش ملی گروههای شیعی (به رهبری احمد صفوان) و رهبران محلی جنبش امل که امام موسی صدر آن را رهبری می کرد، ارتش عربی لبنان را به اتهام خیانت مورد سرزنش قرار داد. اهالی منطقه نبعه به بیروت غربی گریختند و اجلاسی که قرار بود توسط "کمیته عالی نظامی" متشکل از سوریها، فلسطینیان و لبنانیها در 15 اوت برگزار شود به تعویق افتاد. اجلاس مزبور بنا به درخواست جبهه لبنانی و سوریه تشکیل می شد. دو طرف، حضور چپگرایان لبنانی را در کمیته مذکور تأکید نمودند و تا روز 7 اوت بر رأی خود پا فشاری کردند و سرانجام اجلاس مزبور برگزار نگردید.

اردوگاه تل زعتر پس از اینکه محاصره آن 52 روز طول کشید و طی آن 70 بار مورد حمله قرار گرفت سرانجام در 12 اوت 1976 سقوط کرد.

به دنبال آن در 13 اوت بیش از یکصد نفر، در14 اوت، 243 و در 16 اوت 74 نفر زخمی از آنجا تخلیه شدند. این کار با کمک و تلاشهای نماینده اتحادیه کشورهای عربی، حسن صبری خولی و جمعیت صلیب سرخ بین المللی انجام پذیرفت. ولی طولی نکشید که کار امدادرسانی متوقف گردید. پس از سقوط این اردوگاه، 15000 نفر از ساکنان آن به بیروت غربی و شهرک دامور منتقل شدند. طبق نوشته روزنامه ها، فلسطینیان به هنگام خروج از اردوگاه، مورد قتل عام قرار گرفتند که طی آن 1000 فلسطینی به قتل رسیدند. این امر موجب محاصره اردوگاه گردید. طبق برآورد سازمان آزادی بخش فلسطین، طی قتل عام مزبور 2500 نفر از اهالی اردوگاه جان باختند. از سوی دیگر جبهه لبنانی تعداد تلفات شبه نظامیان مسیحی را 800 نفر اعلام نمود.

سازمان آزادی بخش فلسطین تعداد گلوله هایی را که به اردوگاه اصابت کرده بود 55000 گلوله توپ تخمین زد. اردوگاه مزبور پس از سقوط، کاملاً صاف گردید و هیچ اثری از آن باقی نماند. سازمان آزادی بخش فلسطین در 12 اوت، کمال جنبلاط در 13 اوت و مصر در 14 اوت، سوریه را مسئول سقوط اردوگاه تل زعتر قلمداد نمودند.

سازمان آزادی بخش فلسطین همچنین اتحاد جماهیر شوروی را مورد انتقاد قرار داد. ابوایاذ در تاریخ 12 اوت و جنبلاط در 14 اوت طرحی که برپایی یک دولت نژادپرست مارونی را در لبنان دنبال می کرد محکوم کردند. جنبش ملی تصمیم به ایجاد یک نیروی آزادی بخش مردمی گرفت و بیار جمیل رئیس حزب کتائب تأکید نمود که تقسیم لبنان، به یک واقعیت تبدیل شده است و باید مدیریت و کنترل غیرمتمرکز در کشور ایجاد گردد.

ترور شخصیتهای بارز طایفه ارتدوکس که دربیروت غربی اقامت داشتند، از جمله خلیل سالم مدیر کل وزارت دارایی در 2 اوت، همزمان با محاصره نبعه و تل زعتر بود.

نبرد در تمامی جبهه ها در بیروت و طرابلس و جنوب منطقه المتن ادامه یافت و سازمان آزادی بخش فلسطین در 27 اوت تمام فلسطینیان بین 18 تا 30 سال را به خدمت اجباری فراخواند. شبه نظامیان مسیحی نیز یک فرماندهی مشترک برای نیروهای لبنانی به فرماندهی بشیر جمّیل تشکیل دادند. تیپ "مرده" (متعلق به سلیمان فرنجیه) به این فرماندهی ملحق نشد و سوریه از تاریخ 7 الی 12 سپتامبر مرزهای خود با لبنان را بست.

4 ـ تقاضای کنفرانس سران عرب ـ اعمال فشار بر فلسطینیان و نیروهای چپگرا:

یاسر عرفات در تاریخ 13 اوت نامه ای فوری به رؤسای جمهوری کشورهای عربی فرستاد و از آنها برای تشکیل کنفرانس سران دعوت نمود. عربستان سعودی و کویت در 15 اوت پیامهای خود را تکرار کردند و در 26 اوت، سادات و فرنجیه و اسد با حضور در کنفرانس موافقت نمودند. فرنجیه، شرط حضور خود را در این کنفرانس را برگزار شدن آن در یک کشور عربی دوست اعلام نمود. وزیر خارجه مصر نیز اعلام کرد ترجیح می دهد در کنفرانس کوچکتری متشکل از سران عربستان سعودی، کویت، مصر، سوریه و سازمان آزادی بخش فلسطین حضور یابد. اجلاس وزرای خارجه عرب از تاریخ 29 اوت تا 4 سپتامبر به تعویق افتاد و لبنان دو نماینده عالیرتبه، یکی مسیحی و دیگری سلمان به عنوان نماینده خود به این اجلاس فرستاد. در این اجلاس تصمیم گرفته شد به منظور دادن فرصت بیشتر برایمشورتها و از بین بردن اختلاف نظرها اجلاس سران عرب به هفته سوم ماه اکتبر موکول شود.

مأخذ:

  1. کیالی، عبدالوهاب: موسوعة السیاسة، المؤسسة العربیة للدراسات و النشر، جلد چهارم، 1990.