آرو، سیستم دفاع ضد موشکی
محتویات
الف ـ تاریخچه ساخت:
ساخت آرو را باید در چارچوب همکاری آمریکا و رژیم صهیونیستی در امور دفاعی و نظامی و مسائل استراتژیک تحلیل کرد. آمریکا ابتکار دفاع استراتژیک (جنگ ستارگان) را در دهه 1980 آغاز نمود. در سال 1986 دو طرف موافقتنامه همکاری در این زمینه منعقد نمودند. رژیم صهیونیستی در آن زمان نگران تهدید موشکهای کوتاه برد همسایگان عرب و مسلمان خود بود. سیستم آرو در سال 1988 به "اسحاق رابین" وزیر دفاع وقت معرفی شد و مورد حمایت قرار گرفت. بنابراین می توان این زمان را آغاز عملیاتی برنامه آرو دانست. برنامه سیستم آرو در سه مرحله انجام شده است.
مرحله اول:
پروژه "آزمونهای آرو" نام دارد. موشک رهگیر آرو 1 در این مرحله توسعه یافت. آرو 1 زمینه ساز روی آوردن به سیستم کامل دفاع ضد موشک بالستیک بود. وزن این موشک 2000 کیلوگرم بود. وقوع جنگ خلیج فارس و حملات موشکی عراق به فلسطین اشغالی روی آوردن به دفاع ضد موشکی را تسریع بخشید. موشکهای پاتریوت ضد موشک که ایالات متحده در اختیار این رژیم گذاشته بود در عمل قابلیت چندانی نداشتند و نتوانستند موشکهای مهاجم را نابود سازند.
مرحله دوم:
"تداوم آزمونهای آرو" (ACES) نام دارد و از اواخر سال مالی 1994 آغاز گردید. رژیم صهیونیستی در اوت 1996 و در مارس 1997 آزمایشهای موفقیت آمیز آرو 2 را با استفاده از موشکهای اسکاد شبیه سازی شده انجام داد. این مرحله در سال مالی 1997 خاتمه یافت و نتیجه آن به کارگیری موفقیت آمیز موشک آرو 2 بود.
مرحله سوم:
"پروژه استقرار آرو" (ADP) نام دارد. در این مرحله آرو با سیستم کامل عملیاتی خود ترکیب شد و به صورت سیستم کامل دفاع ضد موشکی درآمد. آمریکا و رژیم صهیونیستی برای برنامه استقرار آرو پرداخت 500 میلیون دلار را از سال مالی 1996 برای مدت بیش از پنج سال تعهد نمودند که 200 میلیون آن توسط ایالات متحده و 300 میلیون توسط رژیم صهیونیستی فراهم می شد. موشک آرو در سپتامبر 1998 و در نوامبر 1999 به نحو موفقیت آمیزی آزمایش شد. رادار کاج سبز موفق به شناسایی موشکهای اسکاد شد و درخت بالنگ به نحو موفقیت آمیزی دستور شلیک صادر نمود. مهمترینآزمایش آرو (که هشتمین آزمایش آن بود) در اوت 2001 انجام شد. سیستم آرو یک موشک مهاجم به نام "بلک اسپارو" را شناسایی و بر روی آبهای دریای مدیترانه در فاصله حدود صد کیلومتری ساحل هدف قرار داد.
نخستین آتشبار سیستم آرو در 12 مارس سال 2000 و در "پالماخیم" مستقر شد. رژیم صهیونیستی درصدد استقرار دومین آتشبار آرو در نزدیک شهر "هادرا" و آبادی "عین شمر" در مرکز سرزمینهای اشغالی بود، اما با مخالفتهای شدیدی از سوی ساکنان این مناطق روبه رو شد. آنها نسبت به آلودگیهای ناشی از تشعشع رادار این سیستم نگران بودند. این در حالی بود که وزارت دفاع رژیم صهیونیستی و مقامهای نظامی استدلال نمودند که آزمایشها نشان می دهد رادار کاج سبز آلوده کننده نیست و نرده های تعبیه شده در اطراف رادار خطر تشعشع را کاهش می دهد آتشبار دوم سرانجام در نیمه 2002 با فاصله بیشتری از هادرا مستقر گردید.
این رژیم تا سال 2004 موفق به استقرار آتشبار سوم ـ چنانکه در آغاز در نظر داشت ـ نشده بود. کل پروژه سیستم دفاع موشکی به نام "هما" خوانده می شود. ستاد هما در سال 1992 در نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی تأسیس گردید.
در فوریه سال 2003، طی توافقی که بین شرکت آمریکایی "بوئینگ" و شرکت "صنایع هوایی اسرائیل" حاصل آمد، قرار شد که از سال 2004 بخشی از تجهیزات و قطعات آرو (50%) توسط بوئینگ و در آمریکا تولید شود.
این قرارداد متضمن فواید زیادی برای صنایع هوایی ارتش رژیم صهیونیستی شد، زیرا از بار هزینه های تولید می کاهد و نیز به "نیروهای نظامی اسرائیل" این امکان را می دهد که استفاده عملی از آرو را افزایش دهد. به این معنی که امید بیشتری برای تأمین بودجه آرو توسط دولت آمریکا و استفاده از کمک نظامی آموزش و پشتیبانی آن دولت به وجود می آید و استقرار سومین آتشبار آرو را برای ارتشرژیم صهیونیستی میسر می نماید.
ب ـ مسائل مالی پروژه:
یکی از مباحث پیچیده آرو، مسئله تأمین هزینه آن می باشد. هزینه آرو طبق توافق طرفین بین رژیم صهیونیستی و ایالات متحده تقسیم می شود. در اواخر دهه 1890 و اوایل دهه 1990 در مرحله ابتدایی کار آمریکا بیشتر هزینه ها را تأمین می کرد. سازمان "ابتکار دفاع استراتژیک" و سازمان "دفاع موشک بالستیک" به این برنامه کمک مالی نمودند.
رژیم صهیونیستی تنها 15% از 160 میلیون دلار بودجه این مرحله را تأمین کرد. در سال 1992، 330 میلیون دلار به این پروژه اختصاص داده شد. (28% آن توسط این رژیم تأمین شد). در سال 1994، 200 میلیون دلار و در سال 1998 نیز 170 میلیون دلار برای مراحل بعدی اختصاص یافته که رژیم صهیونیستی پرتاب کننده ها، رادار کاج سبز و درخت بالنگ را تأمین هزینه نمود. در سال 2000 تأیید شد که این سیستم در مجموع 2/2 میلیارد دلار هزینه داشته است. به علاوه هزینه توسعه و بهینه سازی سیستم 3/1 میلیارد دلار است که از جمله برای انجام آزمایشهای سالانه سیستم مورد استفاده قرار می گیرد.
هزینه هر آتشبار آرو 170 میلیون دلار است. بهای هر موشک آرو 2 (که به گفته منابع نظامی دویست فروند از آنها در زرادخانه تسلیحات رژیم صهیونیستی وجود دارد) سه میلیون دلار می باشد.
کنگره آمریکا اختصاص 6/81 میلیون دلار را برای آتشبار سوم آرو تصویب نموده است. به گفته "ریک لنر" یک سخنگوی کنگره آمریکا، در سال 2004 مبلغ 8/154 میلیون دلار با تصویب کنگره به آرو اختصاص داده شده است.
این رقم در سال 2003، 7/145 و در سال 2002، 7/131 میلیون دلار بود. از 7/131 میلیون دلار اختصاص یافته در سال 2002 بالغ بر 7/97 میلیون دلار برای بهینه سازی و آزمایشهای سیستم در نظر گرفته شده بود.
ج ـ ویژگیها و مشخصات آرو:
آرو سیستم دفاع صحنه نبرد (تی ام دی) است. این سیستم شامل یک آتشبار است که خود به چهار یا هشت تریلر که پرتاب کننده های موشک بر آنها سوار هستند، مجهز می باشد. هر کدام از این پرتاب کننده ها شش لوله پرتاب موشک و نیز تعدادی موشک آماده شلیک دارند. آتشبار آرو همچنین مجهز به این تجهیزات است: موشک ضد موشک بالستیک "آرو 2" که در اختیار پرتاب کننده هاست، مرکز کنترل پرتاب "درخت فندق"، مرکز ارتباطات، مرکز کنترل آتش "درخت بالنگ" و واحد متحرک سیستم "رادار کاج سبز". مرکز کنترل (درخت فندق) و مرکز ارتباطات به یک کامیون متصل می باشند مرکز کنترل آتش (درخت بالنگ) نیز به یک تریلر متصل است.
واحد پرتاب موشک آرو 2 شامل مرکز کنترل پرتاب (LCC) و چهار یا هشت تریلر می باشد. کل واحد متحرک است و می تواند پس از شلیک به جای دیگری منتقل شود. واحد پرتاب می تواند تا 300 کیلومتر دورتر از مرکز فرماندهی و کنترل رادار فعال باشد که البته بین آنها ارتباطات صوتی، مایکرویوو ارتباطات رادیویی وجود دارد.
موشک آرو 2، 1300 کیلوگرم وزن دارد و از قابلیت رانش دو مرحله ای برخوردار است. برای این منظور یک تقویت کننده مولد نیروی جامد و موتورهای راکت نگهدارنده مسیر در موشک تعبیه شده است. موشک به منظور صعود در خط مستقیم از سوخت اولیه مواد منفجره استفاده می کند. سپس برای حرکت در مسیر منحنی به طرف هدف با سرعت 5/2 کیلومتر بر ثانیه از سوخت ثانویه استفاده می کند.
در این مرحله دستگاههای مربوط به مرحله نخست از موشک جدا می شوند. موشک آرو پیش از این که موشک مهاجم و سیر آن به درستی مشخص شد شلیک می شود. با مشخص شدن بهتر این موارد موشک را به بهترین محل رهگیری هدایت می کند. کلاهک موشک ساخت صنایع دفاعی "رافائل" است و می تواند یک هدف را در شعاع 50 متری تخریب کند. جستجوگر موشک برای رهگیری و یافتن اهداف از جستجوگر منفعل اشعه مادون قرمز و جستجوگر فعال رادار بهره می برد که اولی برای ردیابی موشکهای بالستیک تاکتیکی و دومی برای ایجاد اختلال در موشکهای هوازی (نوعی موشک که در هنگام پرواز اکسیژن را جذب و با سوخت خود ترکیب می کند) ارتفاع پایین به کار می روند. حداقل ارتفاع رهگیری 10 و حداکثر 50 کیلومتر و حداکثر برد رهگیری تقریبا 90 کیلومتر است.
رادار کاج سبز که تولید گروه صنایع الکترونیک التاست، مرکب از رادار مستقر روی تریلر، آنتن انتقال دهنده، مولد نیرو، سیستم خنک کننده و مرکز کنترل رادار می باشد. رادار همزمان در جستجو، شناسایی، تعقیب و شیوه های هدایت موشکی شرکت می کند. رادار کاج سبز می تواند اهدافی را در ارتفاع 500 کیلومتری شناسایی کند و اهدافی با سرعت بیش از سه کیلومتر بر ثانیه را ردیابی نماید. رادار هدف را شفاف سازی می کند و موشک را به طرف آن هدایت می نماید. کاج سبز یک رادار موج کوتاه فازبندی شده 500 تا 1000 مگاهرتزی می باشد.
مرکز کنترل آتش درخت بالنگ روی تریلر نصب می شود. داده های رادار را تجزیه و تحلیل کرده و بدین منظور از ابزارهای قوی تحلیل علایم استفاده می نماید. مدیریت رهگیری با این مرکز است و در تمام مراحل، کار خود را به صورت خودکار انجام می دهد. تمام وظایف انسانی اعم از اطلاعات، تجزیه و تحلیل مأموریت، منابع و وظایفی که افسران عالیرتبه باید انجام دهند مانند ستاد فرماندهی در مرکز درخت بالنگ توسط ایستگاههای رایانه ای صورت می گیرد
این ایستگاهها نقشه الکترونیک منطقه نبرد را نشان می دهند. سایتهایی که از نظر پرتاب موشک با توجه به مسیر تهدیدکننده اولویت می یابند بر روی نقشه الکترونیک پررنگ تر می شوند. ناحیه ای که پیش بینی می شود موشک مهاجم به آن اصابت کند بر روی نقشه به صورت یک بیضی نمایانده می شود. هرچه مسیر منحنی موشک بر روی نقشه بهتر مشخص می شود و اطلاعات بیشتری از آن در دسترس رایانه ها قرار می گیرد، بیضی کوچکتر می شود. این مسیر به صورت رنگی بر روی نقشه ظاهر می شود و خط رنگی مسیر موشک مهاجم را ازمحل پرتاب آن نشان می دهد. بهترین نقطه رهگیری نیز بر روی نقشه مشخص می شود. مرکز کنترل آتش می تواند چهارده رهگیری را همزمان انجام دهد.
د ـ مزایا و نقایص سیستم آرو:
1 ـ مزایا:
در سال 1990 به هنگام جنگ خلیج فارس رژیم صهیونیستی از موشکهای زمین به هوای پاتریوت در برابر موشکهای مهاجم اسکاد استفاده کرد. اما استفاده از پاتریوت چندان موفقیت آمیز نبود. پاتریوت، اسکاد را در آسمان فلسطین اشغالی منهدم می کرد و سبب می شد که موشک مهاجم متلاشی شود و قطعات آن در شهرها و نواحی پرجمعیت سقوط کنند. به علاوه موشکهای اسکاد پس از اوج صعود خود زمانی که مسیر منحنی آنها به طرف پایین متمایل می شود ممکن است که چند قطعه شوند و هدف قرار دادن این قطعات برای پاتریوت دشوار بود. در حالی که آرو این امکان را فراهم می کند که موشک مهاجم رهگیری شده و در ارتفاعات بالاتری پیش از تقسیم شدن نابود گردد.
به علاوه تا حدی در فاصله دورتر از سرزمینهای اشغالی هدف قرار گیرد. در ژانویه 2003 زمانی که چهار موشک آرو به طور متوالی از پایگاه پالماخیم به طرف اهداف متفاوت شیک شدند، مقامهای نظامی رژیم صهیونیستی می توانستند ادعا کنند که در صورت حمله موشکی مجدد عراق امکان رهگیری کاملاً مهیاست.
2 ـ نقایص:
نقایص کار بسیار است. رهگیری همیشه موفقیت آمیز نیست. به علاوه این کار همیشه در حداکثر ارتفاع رهگیری آرو (50 کیلومتر) رخ نمی دهد. گاهی به شلیک دو موشک نیاز است تا این که یک هدف نابود شود (که البته در این صورت امکان موفقیت سیستم بالاتر است). به علاوه در موشک آرو شیوه نابود کردن کلاهکهای مهاجم به صورت "ضربه برای انهدام کامل" یعنی برخورد دو بدنه با سرعتی بیش از پنج کیلومتر بر ثانیه نیست، بلکه فیوز جانبی کلاهک را منفجر می کند و این امر به دلیل خاصیت رهگیری موشک است. قابلیت موشک در اصابت به هدف را افزایش می دهد و کلاهک موشک مهاجم را در شعاع 50 متری نابود می کند. انفجار با فیوز جانبی قدرت ضربه برای انهدام کامل را ندارد. بقایای موشک مهاجم همیشه به طور کامل نابود نمی شود و به ویژه اگر رهگیری موفق در ارتفاع پایین تر به وقوع بپیوندد احتمال رسیدن بقایای موشک مهاجم به اراضی اشغالی وجود دارد و با فرض وجود محموله های میکروبی و شیمیایی این امر خطرناک خواهد بود.
به علاوه برای حفظ اراضی اشغالی علی رغم وسعت کم آن دو آتشبار کافی نیست. در واقع وسعت منطقه رهگیری دو آتشبار با استفاده از رادار چندان زیاد نیست. به این ترتیب صهیونیستها ناچارند برخی مناطق را بهتر و بیشتر محافظت کنند. بنابراین می بینیم که هر دو آتشبار در مرکز سرزمینهای اشغالی (یکی در پالماخیم؛ جنوب "تل آویو" کنار دریای مدیترانه، مرکز رژیم صهیونیستی و دیگری نزدیک هادرا که آن هم در مرکز واقع است) قرار گرفته اند کهعمده تمرکز جمعیت و صنایع نیز در آنجاست. به علاوه گرچه سیستم می تواند 14 هدف را همزمان رهگیری کند، اما فراموش نکنیم که کشور "سوریه" به تنهایی قادر به شلیک همزمان 26 موشک اسکاد می باشد و اگر چند کشور عربی همزمان چنین کنند احتمال "اشباع" سیستم وجود دارد.
به علاوه به جهت هزینه بالای سیستم نسبت به آن انتقادات زیادی در داخل اسرائیل صورت گرفته است. انتقادکنندگان مدعی هستند که مبلغ 2/2 میلیارد دلار یا 3/1 میلیارد دلار یعنی آمار رسمی صحیح نیست و هزینه سیستم به ده میلیارد دلار نیز می رسد که بخش مهمی از آن را مردم باید تأمین کنند و این بار بزرگی بر دوش مردم کم تعداد یهود خواهد بود. انتقادکنندگان همچنین استدلال می کنند که "صنایع هوایی اسرائیل" ظرفیت تولید تعداد کافی از موشکهای آرو را ندارد. بنابراین به ناچار باید به آمریکا روی آورد. انتقادکنندگان روی این واقعیت که توان دفاعی آرو تضمینی نیست پافشاری می کنند و تأکید دارند که آرو هنوز در یک جنگ واقعی آزموده نشده است تا ثابت شود که هزینه های سنگین توسعه آن قابل قبول است یا خیر؟
آرو به سبب تداوم و افزایش همکاری تسلیحاتی و نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا و همچنین به سبب جذب سرمایه هایی از وزارت دفاع آمریکا برای مقامات رژیم صهیونیستی ارزشمند است. آرو همچنین سبب رشد و توسعه صنایع دفاعی است و بخشهای نظامی صنایع رژیم صهیونیستی را رونق می دهد و درآمدزا است، زیرا کشورهایی مانند "ترکیه" و "هند" از علاقه مندان و متقاضیان آرو هستند.
مآخذ:
- بولتن رویداد و گزارش اسرائیل، (نظامی ـ امنیتی)، 14/11/1382، شماره 2/214.
- شاپیر یفتاح، اس. راه حلهای نامتعارف برای معماهای نامتعارف؟ (دکترین امنیتی اسرائیل در قرن بیست و یکم)، مترجم: احمد رشیدی، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال دهم، شماره 1، بهار 1382.
- http://www.army-technology.com/projects/arrow 2.
- http://www.globalsecurity.org/space/systems/arrow.htm.
- http://www.globelsecurity.org/space/systems/arrow.htm.