خودمختاری اداری فلسطین، طرح اسرائیل در مورد ـ 1992

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


دستور کار مذاکرات و ایده هایی در مورد مفهوم کلی:

یکم: برای احراز پیشرفت در مذاکرات ابتدا باید در مورد دستور کار که متضمن مسائل اساسی است به توافق رسید.

دوم: منظور از ترتیبات حکومت خودمختار پنج ساله همان گونه که در دستور کار ما پیشنهاد شده به شرح زیر است:

1 ـ ترتیبات حکومت خودمختار انتقالی با توجه به کشمکش طولانی و در سایه اوضاع کاملاً شناخته شده منطقه باید دوره ای را برای سازگاری و آشتی و ایجاد جو اعتماد در روابط ما با اعراب فلسطین ساکن مناطق (منظور کرانه باختری و نوار غزه است) در نظر گیرد.

2 ـ الف ـ ترتیبات حکومت خودمختار انتقالی از جمله به این معنی است که یک سری از مسئولیتهای مربوط به زندگی اعراب فلسطین مقیم مناطق به نمایندگان آنها واگذار شود. با توافق بر سر این ترتیبات و اجرای آنها فلسطینیان این مناطق قادر خواهند بود امورات خاص خود را در زمینه های مختلف و در واقع در اکثر جنبه های زندگی خود اداره کنند.

ب ـ ترتیبات حکومت خودمختار انتقالی باید برای ساکنان عرب عادلانه باشد منتها بدون پایمال ساختن حقوق یهود. زیرا آنها نمی توانند بر سر امنیت اسرائیل که با توجه به حملات تروریستی شناخته شده و تهدیدات دیگر در معرض خطر آشکار و دائم قرار دارد، سازش کنند. و این خود بیانگر این است که چرا باید مسئولیت حفظ امنیت همواره به عهده اسرائیل باشد. این یک ضرورت استراتژیک اجتناب ناپذیر و حیاتی است.

3 ـ ترتیبات حکومت خودمختار انتقالی بایدبدون ایجاد تغییری در وضعیت نهایی مناطق که از قرار معلوم در آغاز سومین سال مورد بحث قرار خواهد گرفت به مورد اجرا گذاشته شود. و تا توافق بر سر وضعیت نهایی، سرمنشاء قدرت فعلی همان گونه که هست باقی خواهد ماند.

4 ـ این ترتیبات در ارتباط با اعراب فلسطین ساکن مناطق تحت مدیریت نظامی اسرائیل است و شامل اراضی و ساکنان اسرائیلی مناطق و نیز ساکنان قدس نمی شود.

سوم: دلایل عدم موافقت ما با پیشنهاداتی که در خصوص دستور کار ارائه کرده اید و با طرح پیشنهادی شما که ـ همان گونه که در نامه مورخه 16 ژانویه 1992 توضیح دادم ـ به کلی با ترتیبات یک حکومت خودمختار انتقالی قابل قبول منافات دارد و اصولاً از همه لحاظ غیر از اسم به معنی کشور فلسطین است که اسرائیل آن را یک خطر کشنده می داند به آگاهی خواهد رسید. پیشنهادهای مربوط به دستور کار و نیز طرح شما نشان می دهد که شما از روح چارچوب مرحله ای مورد توافق مذاکرات که تنها امید برای پیشرفت است خارج شده اید. ما نیز همان گونه که از سوی شما در جریان مرحله هفتم مذاکرات (مذاکرات قبلی) اعلام گردید هیچ گونه پیش شرطی را از هر نوع که باشد نمی پذیریم.

چهارم: راه و روش اساسی اسرائیل در این ترتیبات مبتنی بر تحولات عمده است که از سال 1978 رخ داده است. به هرحال مخالفت شما با توافقنامه کمپ دیوید در جریان مذاکرات برای ما مایه تأسف است.

پنجم: ترتیبات حکومت خودمختار انتقالی باید در فضایی خالی از ترور و خشونت به مورد اجرا درآید. این یک آزمون اساسی برای کل این فرایند به حساب خواهد آمد.

ششم: 1 ـ ترتیبات حکومت خودمختار انتقالی طبعا همکاری و هماهنگی با اسرائیل را در زمینه هایمختلف مسئولیت و در موارد ضروری در بر خواهد گرفت.

2 ـ ترتیبات حکومت خودمختار انتقالی باید گسترش پیدا نموده و جنبه های مربوط به اردن را مدنظر قرار دهد.

هفتم: ترکیب این ترتیبات براساس یک مفهوم مورد توافق پرسنلی اداری مبتنی خواهد شد که متضمن مسئولیتهایی نظیر مسئولیتهای یک دولت نخواهد بود.

هشتم: مکانیسم لازم برای اجرای ترتیبات طبق ترکیبهای مورد توافق در جریان مذاکرات تعیین خواهد شد.

نهم: زمینه هایی که مسئولیت در آن واگذار می شود و منوط به درک تحمیلی است به عنوان بخشی از دستور کار از سوی ما پیشنهاد شده است.

دهم: با توجه به مطالب فوق باید به طور واقع گرایانه و سریع به دستور کار بپردازیم و سپس بیشترین توجه خود را نسبت به قضایای اصلی معطوف سازیم.

یازدهم: به پیوست برگه ای که شامل جزئیات بیشتری در مورد بعضی از مطالب فوق است ارسال می گردد.

دوازدهم: ممکن است اکنون در یک لحظه تاریخی قرار داشته باشیم که به ما شانسی برای پیشرفت به سوی صلح می بخشد. پس با مذاکرات مستقیم و جدی در این سمت بکوشیم و از بحثهای تند و غیرضروری بپرهیزیم و انشاءا... که هدف ما جامع عمل بپوشد.

در یک نگاه کلی به طرح اسرائیل به خوبی می توان دریافت که طرحی است کاملاً تحمیلی که بیشتر بر همان سیاستهای قبلی رژیم صهیونیستی تاکید کرده بدون این که کوچکترین تعدیلی در مواضع خود نسبت به اعراب و فرایند صلح خاورمیانه داشته باشد.

مأخذ:

  1. صفاتاج، مجید: "سراب صلح ـ تحلیلی بر گفت وگوهای سازش اعراب و رژیم صهیونیستی"، روزنامه اطلاعات، ضمیمه 2ـ1/4/1372.