برتراند راسل، پیام ـ راجع به تجاوزات اسرائیل
آخرین پیام فیلسوف معروف انگلیسی به مردم جهان، در مجله (The Worlo Fo Islam) به تاریخ 28 فوریه 1970 درج شده است. مدیر مجله مزبور در مقدمه این پیام انسانی چنین می نویسد:
"برتراند راسل فیلسوف بزرگ انگلیسی در تاریخ 31 ژانویه یعنی دو روز قبل از وفاتش پیامی به کنفرانس بین المللی "بین المجالس" فرستاد و این پیام روز سوم فوریه در کنفرانس قرائت شد.
سخنگوی رسمی، این پیام را به حق "یک سند تاریخی" نامیده و شاید این آخرین وصیت برتراند راسل برای نسل آینده است.
پیام مزبور که در بسیاری از روزنامه های مهم دنیا از جمله تایمز لندن به عنوان یک سند مهم چاپ شده چنین است:
"آخرین جنگی که بدون اعلان در خاورمیانه روی داد، براساس حسابهای غلط پایه گذاری شده است: بدین معنی که بمبارانهای شدید سرزمینهای اسلامی، مردم این کشورها را هیچوقت وادار نخواهدکرد که تسلیم شوند بلکه نیروی مقاومت آنها را تشدید خواهد کرد.
این درسی است که همه بمبارانهای هوایی به مردم داده است، مردم ویتنام که سالها بمبارانهای سنگین هوایی آمریکا را تحمل کرده اند تسلیم نشدند بلکه بیشتر از پیش به طرف هواپیماها تیراندازی کردند و آنها را سرنگون کردند.
در سال 1940 کشور خودم (انگلستان) و مردم این کشور در مقابل بمبارانهای شدید هوایی هیتلری با تصمیم قاطع آن چنان مقاومتی از خود نشان دادند که از لحاظ وحدت و پایداری بی سابقه بود و به همین دلیل نیز بمبارانهای هوایی و حملات اسرائیل به شکست منتهی خواهد شد و کاری از پیش نخواهد برد ولی در عین حال همه مردم جهان باید اسرائیل را محکوم کنند.
پیشرفت و دوام بحران در خاورمیانه، از طرفی خطرناک و از طرف دیگر آموزنده است، زیرا بیشتر از بیست سال است که اسرائیل با زور و اسلحه به تجاوز پرداخته و تجاوزش را توسعه داده است.
اسرائیل بعد از هر تجاوز به استدلال پرداخته و تقاضای مذاکره و صلح نموده است! این است شیوه و سنت نقش قدرت استعماری! زیرا می خواهد با کمترین زحمت، آنچه را قبلاً با زور به دست آورده، نگه دارد!
هر پیروزی تازه، مبنای تازه ای می شود برای مقاصد اسرائیل و استفاده از قدرت و در عین حال، تجاهل از ستمگری و تغافل از تعدی و تجاوز!
تعدی و تجاوز اسرائیل باید محکوم شود، نه فقط از آن جهت که هیچ دولت مقتدری حق ندارد خاک کشور دیگری را ضمیمه کشور خودش بنماید بلکه از آن جهت که هر توسعه طلبی تازه تجربه وآزمایشی حاکی از این می شود که جهان ما تا چه اندازه می تواند تجاوز را تحمل کند.
اخیرا آقای ای.اف.استون (Stone) روزنامه نگار مقیم واشنگتن وضع صدها هزار آواره ای را که در اطراف فلسطین پراکنده شده اند چنین توصیف کرد: "این بار مانند یک سنگ آسیاب، به گردن یهودیان جهان آویخته شده است"!
باری، آوارگان بیشتر از بیست سال است به حال بلاتکلیفی در اردوگاههای موقت به سر می برند! این تراژدی و مصیبت اندوهبار مردم فلسطین این است که وطن آنها به وسیله قدرت بیگانه ای به تصرف و اشغال مردمی داده شده است که دولت تازه ای به وجود آورند!
نتیجه عمل این شده که صدها هزار مردم بی گناه برای همیشه بی خانه و کاشانه شده اند! و در هر مرحله بر جمعیت آنها افزوده شده است!
باید پرسید: تا چه اندازه جهان می تواند چنین ستمگری فجیع و مفتضحی را تحمل کند.
واضح و بدیهی است که آوارگان از هر جهت حق دارند به خانه و کاشانه ای که از آن رانده شده اند برگردند. انکار کردن مستلزم آن است که حمله و هجوم هر روز تکرار شود. هیچ ملتی در هیچ جای جهان نمی تواند قبول کند که توده مردمی از کشور خودشان اخراج شوند. چگونه می توان انتظار داشت مردم فلسطین مجازاتی را بپذیرند که هیچکس قدرت تحمل آن را ندارد؟
استقرار دادن ثابت و صحیح مردم فلسطین در خانه و کاشانه شان، شرط اصلی آرامش در خاور نزدیک است.
غالبا به ما می گویند: باید با نظر رأفت و محبت به اسرائیل نگاه کنیم زیرا یهودیها در اروپا به وسیلهنازیها دچار مشقت و زحمت شده اند!!
من در این این پیشنهاد دلیلی نمی بینم که این چنین رنج و مشقتی (درباره دیگران) ادامه و استمرار داشته باشد.
آنچه امروز اسرائیل می کند، نمی تواند گذشته را جبران کند. یادآوری و تذکر وحشتهای گذشته برای تجویز عملیات وحشت آور فعلی، نفاقی آشکار است!
اسرائیل نه فقط عده زیادی از آوارگان را به بدبختی محکوم می کند، و نه فقط عده زیادی از اعراب که تحت قوای اشغالگران اسرائیل هستند محکوم می شوند، بلکه ملتهای عرب نیز که اخیرا از زیر بار استعمار نجات یافته اند محکوم گردند تا با فقر و بدبختی به سر برند! زیرا مقتضیات نظامی چنین حکم می کند که ملتهای تحت اشغال نظامی، از رشد و پیشرفت محروم شوند!!
همه کسانی که می خواهند در خاورمیانه پایان این خونریزیها را ببینند، باید مطمئن شوند که هیچ گونه اقدامی مفید فایده نخواهد بود مگر این که بذر زدوخوردها و کشمکشها از میان برود
عدالت حکم می کند که اولین اقدام برای پایان دادن به این بحران، این باشد که اسرائیل از سرزمینهای اشغال شده در ماه ژوئن 67 عقب نشینی کند. برای برقرار کردن عدالت و نجات دادن مردم رنجدیده خاور نزدیک از این مشتقهای طولانی، مبارزه دسته جمعی ضرورت دارد.
مأخذ:
- سعیدی، سیدغلامرضا: فریاد فلسطین و حریق مسجدالاقصی، دارالتبلیغ اسلامی، 1350.