بیسان، نبرد ـ 1948

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۲ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


از اوایل آوریل 1948، قبل از تخلیه نیروهای انگلیسی از فلسطین، نیروهای صهیونیستی در پی اجرای طرح دال که از سوی هاگاناه تهیه شد و آژانس یهود بر آن صحه گذارد، به عملیات هجومی برای اشغال تعداد هرچه بیشتر از روستاها و شهرهای عربی دست زدند. هدف صهیونیستها از این هجوم، تحکیم مواضع و توسعه نفوذ خود بر بیشترین سطح ممکن از خاک فلسطین، نیز پیروی از برنامه ایجاد فشار بر اعراب و وادار ساختن آنها به مهاجرت از فلسطین بود. در صبحگاه نخستین روز ماه می 1948، نیروهای هاگاناه در چهارچوب این طرح، هجومی وحشیانه را بر بیسان آغاز کردند.

عملیات با یورش 300 تن از جنگجویان هاگاناه در تاریکی شب آغاز شد و ناگهان بر تل الحصن نزدیک بیسان هجوم بردند، یک ساعت پس از نیمه شب آن را اشغال کردند و از آنجا بیسان را آماج گلوله های توپ قرار دارند تا راه را برای یورش به آنجا در دوازدهم ماه می 1948 هموار سازند.

مدافعان بیسان را هفتاد و پنج اردنی و صد فلسطینی به فرماندهی توفیق التهتمونی تشکیل می دادند. اینان جز تفنگهای معمولی و مقدار اندکی مهمات نظامی چیزی نداشتند. با آغاز حمله به شهر، مدافعان بی درنگ به مقابله برخاستند و توانستند نخستین یورش دشمن را با موفقیت دفع کنند. اماصهیونیستها با تجمع نیروهای خود، از هر طرف یورش را آغاز کردند. افزون بر آن که آنان به تفنگها و مسلسلهای پیشرفته مجهز بودند و آتش خمپاره انداز آنها را پشتیبانی می کرد، نبرد سه ساعت تمام به طول انجامید تا آن که مهمات مدافعان به پایان رسید و صهیونیستها وارد شهر شدند و بیسان سقوط کرد. آنگاه بی درنگ سلاح مدافعان را جمع آوری کردند و بر شهر استیلا یافتند.

فرمانده مهاجمان پس از اشغال شهر به ساکنان آن اعلام کرد به شرطی می توانند در خانه ها و شهر خویش باقی بمانند که در برابر آنها دست به مقاومت نزنند. ساکنان شهر همگی در سرزمین خویش باقی ماندند. یک ماه بعد، از همه آنها خواسته شد که در مدت کوتاهی آنجا را ترک کنند. بنابراین، برخی از ساکنان، بلافاصله شهر را ترک کردند ولی اکثریت مردم مقاومت نمودند و خواستار باقی ماندن در خانه های خویش شدند تا آن که مقامات صهیونیستی با زور سرنیزه آنها را بر کامیونها نشانده و به مرزهای سوریه منتقل ساختند.

مأخذ:

  1. العارف، عارف: النکبة، ج 1، بیروت 1956 م.