یهودیت ارتدوکس

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۱ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


الف ـ تاریخ:

یهودیت ارتدوکس (Orthodox Judaism) همان بنیادگرایی یهودی است که در دولت صهیونیستی به مورد اجرا گذاشته شده است. یهودیت ارتدوکس یک فرقه جدید یهودی است که در اوایل قرن نوزدهم به عنوان واکنشی در برابر جریانهای روشنگری و اصلاح طلبی یهودی قد برافراشت. یهودیت ارتدوکس استمرار همان یهودیتحاخامی و تلمودی البته به شکل نوین است.

اصطلاح ارتدوکس به اصطلاح مسیحی به معنای اعتقاد صحیح است که برای اولین بار در یکی از مجله های آلمانی در سال 1795 برای یهودیان پایبند به شریعت به کار برده شد. حاخام سامسون هیرش رهبری این جنبش یهودی را بر عهده گرفت.

میان ارتدوکسهای شرق اروپا و ارتدوکسهای آلمان و غرب اروپا اختلاف نظر وجود دارد. گروه اول مخالف هر گونه بدعت و نوگرایی حتی در نحوه پوشش و یا در سیستم آموزشی است، اما گروه دوم سیاست حفظ زندگی سنتی را در پیش می گیرد و در عین حال با پوشش جدید و آموزشهای عمومی سکولار موافقت می کند و به همین دلیل به آنها ارتدوکسهای نوین گفته می شود. حسیدیستها از یهودیان ارتدوکس افراطی هستند و اندیشه های ایشان تجسم حلول گرایی یهودی است.

ارتدوکسها به همراه یهودیان یدیشی از شرق اروپا (از شرکهای روسیه و لهستان) مهاجرت کردند. آنها تنها به زبان یدیشی سخن می گرفتند. با اندیشه های جریان روشنگری آشنا نشده بودند. این یهودیان وقتی به آمریکا رسیدند دیدند که در اثر جنبش روشنگری، یهودیت رایج در آنجا یهودیت اصلاح طلب است که آلمانیهای ثروتمند و همگون شده بر آن سلطه دارند و یهودیان یدیشی تحقیر می کنند. به همین دلیل ارتدوکسها اتحادیه کنیسه های خود را در سال 1898 تأسیس کردند که مهم ترین نهاد علمی آن دانشگاه یشیوا بود. از آنجا که یهودیت ارتدوکس به امر آموزش اهمیت بسیار می داد، شبکه بزرگی از مدارس را در سراسر آمریکا تأسیس کرد.

در جنبش ارتدوکس نیز اختلافاتی وجود دارد. حاخامهای افراطی برای حفظ آداب و شعائر، اتحادیه ای دارند که به نام اتحادیه حاخامهای ارتدوکس آمریکا و کانادا (1902) معروف است. اما حاخامهایی که در آمریکا درس خوانده بودند در سال 1923 شورای حاخامی آمریکا را تأسیس کردند. حسیدیستها اگرچه پس از جنگ جهانی دوم یکی از مهم ترین شاخه های یهودیت ارتدوکس شدند، اما تااندازه زیادی از استقلال برخوردارند. اتحادیه دیگری نیز به نام اتحادیه کنیسه های ارتدوکس آمریکا وجود دارد که همه کنیسه های ارتدوکس را در برمی گیرد.

ارتدوکسها هم بستگی اعتقادی و خانوادگی عمیقی دارند و بسیاری از آنها به شکل اختیاری در گتوها منزوی اند و با این همه با بسیاری از مشکلاتی که گریبانگیر جوامع مصرفی است روبه رو هستند؛ مشکلاتی مانند رویگردانی از ارزشهای اخلاقی، روابط جنسی گذرا، غیرانسانی و غیرمتکی به عشق و علاقه واقعی، مصرف مواد مخدر و افزایش کودکان نامشروع.

در "کتاب سال یهودیان آمریکا" در سال 1992 آمده است که تعداد یهودیان ارتدوکس آمریکا بسیار اندک است. آنها در برابر 65 درصد اصلاح طلبان، محافظه کاران و تجدیدنظرطلبها و 26 درصد که با هیچ یک از فرقه های یهودی رابطه ای ندارند، تنها 9 درصد یهودیان آمریکا را تشکیل می دهند. البته یکی از منابع غیریهودی تعدادشان را یک میلیون نفر می داند که در آن مبالغه شده است. تعداد کنیسه های ارتدوکس به 1200 باب می رسد.

ارتدوکسها اعتقادی به تبلیغات دینی در میان افراد بیگانه ندارد و با این همه برخلاف اصلاح طلبان و محافظه کاران تعدادشان کم نمی شود؛ زیرا میانگین ازدواج مختلط در میان آنان کم است و بیشتر ترجیح می دهند در سن کم ازدواج نمایند و فرزندان زیاد نیز می آورند.

ب ـ اندیشه دینی:

"هیرش" و ارتدوکسها از یک نقطه ثابت متافیزیکی و خارج از چارچوب طبیعت آغاز می کنند و آن نقطه عبارت است از این که خداوند بر فراز کوه سینا تورات را به حضرت موسی وحی نمود. از نظر ایشان این موضوع، واقعیتی مسلم و غیرقابل بحث و در عین حال مسأله ای ثابت و پرمعناست که هر عقیده مخالف را ملغی می سازد. پس می توان آن را محور اصلی و مرجعیت فرامادی این نظام فکری دانست.

تورات از نظر ارتدوکسها کلام خداوند است کهآن را حرف به حرف نوشت و بر موسی وحی نمود. فرد مؤمن، به این واقعیت همان گونه ایمان دارد که به آفرینش هستی توسط خدا ایمان دارد. او نمی داند که خداوند چگونه جهان را آفرید یا چگونه تورات را نوشت و آن را وحی نمود اما به آن اعتقاد دارد.

برخی ارتدوکسها به عنصر ذاتی و شخصی در تجربه دینی اهمیت می دهند و با این حال، همگی به وحی الهی و این که تورات از سوی خداوند فرو فرستاده شده است، ایمان دارند و به همین دلیل تورات از نظر آنان تنها منبع و مرجع شریعت به شمار می آید و ارزشهای آن جاودانه است و در تمامی عصرها اعتبار دارد. اگر تورات نبود قوم یسرائیل به وجود نمی آمد و یهودیان باید از این کتاب مقدس پیروی نمایند تا وحی جدیدی نازل شود. ارتدوکسها منادی عدم تغییر یا تبدیل یا تحول هستند؛ زیرا عقل انسان ضعیف است و نمی تواند چیزی فراتر از وحی الهی بگوید و بنابراین هرگونه تحولی به هلاکت یهودیان خواهد انجامید.

البته آنها در این که دقیقا کدامیک از بخشهای تورات به طور مستقیم از سوی خداوند وحی شده است با یکدیگر اختلاف نظر دارند. برخی بر این نکته که اسفار پنج گانه از سوی خداوند فرو فرستاده شده است، اتفاق نظر دارند. البته تعدادی از آنان نیز بر دامنه این قداست توسعه بخشیده، دیگر کتابهای "عهد عتیق" را نیز وحی دانسته اند. بعضی نیز به این گستره آنقدر وسعت می بخشند که تمامی کتابهای شریعت شفاهی را در برمی گیرد.

برخی ارتدوکسها به تفسیر لفظی تورات تمایل دارند. و معتقدند سرگذشتهایی که در آن آمده، تاریخ واقعی است. البته بعضی معتقدند که مطالب ذکر شده در تورات واقعیتهای تاریخی نیست بلکه فلسفه تاریخ است و به همین دلیل می بینیم که تعدادی از ارتدوکسها تأکید دارند که عمر زمین همان چیزی است که در عهد عتیق مناخیم شنیرسون کاشیر به آسانی واقعیتهای علمی را می پذیرند.

درباره بخشهای حقوقی (شرعی) تورات نیز برخی ارتدوکسها معتقدند که این بخشها قوانین ثابتو ابدی است و گروهی دیگر نیز خاطرنشان می سازند که وجود تورات شفاهی نشان دهنده این است که بعضی از قوانین دینی ابدی نیستند.

ارتدوکسها علاوه بر تورات به شریعت شفاهی و تمامی کتابهای یهودیت حاخامی از قبیل تلمود، شولحان عاروخ و حتی کتابهای کابالایی و یا دست کم تفسیرهای کابالایی نیز به عنوان منبع علوم الهی می نگرند. تفسیرهای یاد شده باعث شد که متن تورات به هامش رانده شود؛ زیرا شریعت شفاهی به اجتهاد بشری (حاخامی) بیشتر اهمیت می دهد تا به نص الهی.

ارتدوکسها به درستی عقاید حلول گرایانه یهودی از قبیل بازگشت ماشیح، بازگشت به فلسطین، برگزیده بودن قوم یهود و ضرورت انزوای یهودیان برای تحقق رسالت خود اعتقاد راسخ داند و برای همین قداستی که برای قوم یهود قائل هستند با انجام فعالیتهای تبلیغی موافق نیستند؛ چه برگزیدگی، نتیجه حلول الهی است و به همین دلیل موروثی است. از این روست که یهودیت ارتدوکس، تعریف یهودیت حاخامی از یهودی را می پذیرد و کسی را یهودی می داند که از مادر یهودی به دنیا آمده باشد و یا براساس شریعت، یعنی به دست حاخام ارتدوکس یهودی شده باشد.

یهودیت ارتدوکس ایمان دارد که اوامر و نواهی شرعی برای یهودی الزام آور است و یهودی باید زندگی خود را برای اساس این اوامر و نواهی پی ریزی نماید و البته در این زمینه هیچ تفاوتی میان احکام اعتقادی و احکام فقهی و شرعی وجود ندارد. بر همین اساس ارتدوکسها نسبت به شعائر کاملاً متعهد هستند و برخی بر این باورند که شیوه لباس پوشیدن و آرایش موها را نیز نباید عوض کرد.

در برخی فرقه های ارتدوکس هنوز هم زنان در هنگام ازدواج، موی سر خود را کاملاً می تراشند و به جای آن از کلاه گیس استفاده می کنند. برخی نیز در نمازهایشان از زبان عبری استفاده می کنند و نمی گذارند زن و مرد با هم نماز بخوانند.

یهودیت ارتدوکس به عنوان یک گروه دینیسعی دارد تا خود را از سایر فرقه های یهود دور نگه دارد تا بتواند به دور از هر ناخالصی، گوهر یهودیت را حفظ کند. البته در اینجا دیدگاهها فرق می کند؛ زیرا برخی از ایشان از غیر ارتدوکسها متنفر هستند ولی بعضی نیز خواستار محبت کردن به آنها و دفاع از ایشان هستند. البته نقاط تشابه بسیاری میان ارتدوکسها و محافظه کاران وجود دارد؛ چه هر دو به زندگی و تاریخ یهود هاله ای از قداست می بخشند، هرچند که در منبع این قداست با یکدیگر اختلاف دارند. این بدان سبب است که هر دو از لایه حلولی ترکیب چند لایه یهودیت هستند که خدا را با قوم یهود برابر می سازد.

البته در یهودیت محافظه کار خداوند کم رنگ و یا کاملاً متلاشی می شود و در خارج از تاریخ یهود هیچ گونه حضوری ندارد. اما یهودیت اصلاح طلب معتقد است که خداوند در تاریخ انسانی و ایده پیشرفت ذوب شده است. بر همین اساس موضع آنها در قبال تورات، شریعت شفاهی و شعائر فوق می کند؛ زیرا با کم رنگ و ناپدید شدن خداوند تمسک جستن به شعائر، ضرورت خود را کاملاً از دست می دهد و یا ارزش نمادین پیدا می کند.

مأخذ

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد پنجم، چاپ اول، پاییز 1382.