نشانگان برکوخبا

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۰ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


"نشانگان [سندروم] برکوخبا" (Bar Kochba Syndrome) عبارتی است که یهوشواط هرکابی، اندیشمند اسرائیلی برای توصیف ذهنیت اسرائیلی ها در مقابله با بحران ها ابداع کرده است. در دوران انتفاضه، بسیاری از اندیشمندان اسرائیلی مسأله شخصیت اسرائیلی را مورد توجه قرار دادند. برخی از آنها مسأله شخصیت اسرائیلی را مورد توجه قرار دادند. برخی از آنها مسأله ناتوانی یهودیان و عدم توانایی آنها در حکومت را مطرح ساختند و معتقد بودند که اسرائیلی ها و حتی همه ملت یهود، سنت کشورداری یعنی حکومت کردن را بلد نیستند (و این به معنای آن است که آنها حس تاریخی ندارند).

از برجسته ترین چهره هایی که شخصیت اسرائیلی را مورد نقد قرار داد، یهوشواط هرکابی بود. او معتقد است که اسرائیلی ها برای عناصر موفقیت، یک ویژگی ذاتی قائل هستند. وی می گوید: "مشکل اسرائیل، همیشه سیاسی نیست، بلکه فراسیاسی (متاسیاسی) است. عواملی که در تخریب تفکر بنیادین آنها نهفته است عبارتند از: تمجید اوهام، ناتوانی از درک این امر که واقعیت براساس مرزهای ممکن تعیین می شود و هر آن چه که غیرواقعی است ایجاد نمی شود و نخواهد شد، تمجید مدیریت ارادی یا داوطلبانه به طوری که گویا همین برای دستیابی به اهداف، کافی است.

ما با امور واقعی سر ناسازگاری داریم و درک نمی کنیم که دشمن، اراده ای دارد که باید مدنظر قرار گیرد. ما سیاست هایمان را به شکل مجرد و براساس نیازهای صهیونیسم وضع می کنیم به طوری که گویا در عالم تجرد به سر می بریم [این اسطوره ای است که با تاریخ در تضاد است ]ما نظم جهانی و امنیت و الزاماتی را که این دو برای دیگران ایجاب می کنند نادیده می انگاریم. همه اینها ناشی از کوته نگری است که با تاریخ تعارض دارد".

به نظر می رسد که توصیف "عدم ارتباط با واقعیت" همچون یک "کاتولوگ" آماده در نزد هرکابی است؛ چرا که او به هنگامی که شخصیت عربی را به نقد می کشد نیز چیزهایی از همین قبیل را ذکر می کند. اما جالب این جاست که او این بار به نقد شخصیت اسرائیلی اکتفا نمی کند و صرفا اعتقاد آن به خودمحوری و اسطوره گرایی را به نقد نمی کشد، بلکه معتقد است که شخصیت عربی نمی تواند به چنین خودمحوری متضاد با تاریخ، فرو افتد.

وی می گوید: "عوامل عینی که جمیعت کلان اعراب، بیانگر آن است و گستردگی سرزمین آنها، به آنها کمک کرد تا برای تضمین موفقیت خود، به عناصر ذاتی ـ که واقعیت را تحریف می کند ـ متوسل نشوند!... رویکرد دائمی اعراب به زمان و مکان و عناصر عینی برای آنها موفقیت به دنبال می آورد...(میان این گفته ها و آن چه که او در اواخر دهه شصت درباره اعراب گفته است، فاصله زیادی وجود دارد).

از نظر هرکابی، این اغراق در خودمحوری باعث ایجاد رویکرد انتحاری در اسرائیلی ها می شود. مسأله ای که آنها با آن روبرو هستند این نیست که کشورشان به یک کشور "تبعیض نژادی" تبدیل خواهد شد، بلکه مسأله این است که اگر همچنان در اسطوره خاص فرو روند، دیگر وجود نخواهند داشت.

هرکابی به عنوان یک نمونه مشابه، به آنچه که پس از شورش دوم یهودیان علیه رومی ها (125 تا132 میلادی) برای یهودیان رخ داد اشاره می کند. شورشیانی که به جنگ برخاستند، دچار تب مشیحانی [موعودگرایی ]شده بودند که براساس آن، آخرالزمان (یا پایان تاریخ) نزدیک است.

برخی از حاخام اعلام کرده بودند که برکوخبا، که رهبر شورش بود، ماشیح است. برکوخبا و پیروانش بدون آن که موازنه قدرت را در نظر بگیرند و میزان قدرت رومی ها را بشناسند، علیه روم شوریدند و سرانجام هم خودشان و هم انقلابشان و هم باقیمانده یهودیان اندکی که در فلسطین به سر می بردند، نابود شدند. هرکابی، این بیماری خودمحوری را که باعث انتحار می شود "نشانگان برکوخبا" می نامند. او اسرائیلی ها را پند می دهد که این جنبه از شخصیت قومی خود را تغییر دهند.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.