موردخای، اسحاق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۹


اسحاق موردخای (Issac Mordechai)رئیس پیشین ستاد ارتش اسرائیل و کرد عراقی تبار که همسر خود را طلاق داده و صاحب دو فرزند است. پدر او حاخام بود و در سال 1950 (یعنی زمانی که وی هنوز شش سال داشت) به کشور صهیونیستی مهاجرت کرد. او و مادرش، به مدت ده سال در یکی از گذرگاه ها به سر می بردند (که چنین چیزی تنها نسبت به یهودیان جهان اسلام یک امر عادی است) و سپس به طبریه رفت (که شمار زیادی از یهودیان کردستان عراق در آن سکونت دارند). وی در دانشگاه تل آویو، به تحصیل در رشته تاریخ پرداخت و از دانشگاه حیفا دکترای علوم سیاسی دریافت داشت و از دانشکده فرماندهی و ستاد اسرائیل فارغ التحصیل شد.

موردخای (همچون بسیاری از ژنرال های اسرائیلی نظیر ایهود باراک و آریل شارون) پس از بازنشستگی به سیاست روی آورد. بلندپروازی، سرسختی و استقلال طلبی او زبانزد است. موردخای و لوی (پیش از استعفای لوی) جناحی را در ائتلاف حاکم تشکیل دادند که هدف آن پایبندی به توافق اسلو و اجرای مراحل استقرار مجدد نیروها براساس توافق های صورت گرفته بود. پس از استعفای لوی، موردخای تأکید کرد که اگر نیروها مجددا مستقر نشوند او از دولت استعفا خواهد داد.

موردخای معتقد است که باید در برخورد با لبنان، فعال تر عمل کرد و موضوع این کشور را ازسوریه تفکیک کرد. وی تعهد اسرائیل را مبنی بر عقب نشینی از جنوب لبنان براساس قطعنامه 425 اعلام کرد. موردخای با این ترتیب همراه با شارون کوشید تا نقشه مشترکی برای سازش دایمی در کرانه باختری ارائه دهد.

بُعد اصلی مورد نظر شارون و موردخای در مورد عقب نشینی این است که هیچ یک از شهرک های یهودی که تحت حاکمیت حکومت خودگردان فلسطین قرار می گیرد نباید برچیده شود. حزب کارگر تصمیم گرفته بود که 12 شهرک را که مشمول این شرط می شدند، حذف کند. به همین علت شارون در نقشه خود تلاش کرد تا میان شهرک ها ارتباط جغرافیایی و جمعیتی ایجاد کند و در کنار کمربند سبز توده های شهرک نشین به وجود آورد.

براساس آن چه که شارون آن را "نقشه منافع ملی" می نامد، همه شهرک ها زیر سلطه کامل اسرائیل قرار خواهند گرفت و لذا اسرائیل می تواند بر 62 درصد از مناطق کرانه باختری تسلط پیدا کند. دقت در جزئیات این دو نقشه نشان می دهد که شارون و موردخای در مورد اهمیت راهبردی دره اردن و صحرای نقب، با یکدیگر اتفاق نظر دارند و سلطه بر آن را مصلحت عالی امنیتی می دانند. آنها این منطقه را جداکننده اردن و کشور فلسطین جلوه می دهند به طوری که فلسطین کوچک (یا به قول آنها "مینی فلسطین") کاملاً به اسرائیل متکی می شود. این دو بر این باورند که دفاع اسرائیل همیشه نیازمند منطقه ای به عرض بیست کیلومتر است تا به عنوان منطقه تمرین و مانور مورد استفاده قرار گیرد.

شاید مهم ترین ویژگی نقشه موردخای ایجاد ارتباط میان کانتون های فلسطینی و ارائه راه هایی برای قرار دادن مناطق صحرایی در زیر سلطه حکومت فلسطین باشد که شامیر با آن مخالفت کرد. در مورد جایگاه سیاسی موردخای، نظرسنجی های همگانی در سال 1997 نشان می دهد که اگر انتخاب سراسری جدیدی برگزار شود، موردخای بیشترین شانس را برای پیروزی دارد و می تواند هم بر نتانیاهو و هم بر باراک که اشکنازی تبار هستند پیروز شود.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد هفتم، چاپ اول، 1383.