کارپ، کمیسیون یهودی

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


در تاریخ 7/3/1984 خبرگزاری وفا بیانیه ای را درباره کمیسیون یهودی کارپ و نقض حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی منتشر کرد. متن این بیانیه به شرح زیر است:

در شرایط کنونی زندگی ملتمان در سرزمینهای اشغال شده فراگرد نبرد به شکلی جنون آمیز و استثنایی صورت می پذیرد، مقامهای اشغالگر تلاش دارند همساز با یک کوشش برنامه ریزی شده، میزان مساحت زیر چیرگی خود را افزایش دهند تا زمینه وجود بشری فلسطینیان را از بین ببرند. برآیند اینفراگرد، نبرد آشکاری است که در برابر چشمان جهانیان می گذرد. مقامهای اشغالگر صهیونگرا و سازمانهای تروریستی اقدامهای ستمگرانه خود را بر ضد شهروندان فلسطینی ادامه می دهند و در این راه از تاکتیکهای تروریستی بهره می جویند.

واپسین اقدامها، مطلبی است که روزنامه "یدعوت آحرونوت" در چند روز گذشته پیرامون یک شهروند بزرگسال فلسطینی به نام "محمدصالح نوفل" از روستای "جیوس" در نزدیکی شهر "قلقیلیه" در کرانه باختری اشغال شده، منتشر ساخته است. انگشت وی توسط دو مرد مسلح صهیونگرا و مجهول الهویه و به منظور اجبار وی به امضا کردن سند فروش زمینش، شکسته شده است. این روزنامه، این رفتار ددمنشانه صهیونگرایان با شهروند پیر را تشریح کرده است. این پیرمرد به اندازه توانایی خویش پایداری کرده تا آنکه انگشتش شکسته شده است.

"یدعوت احرونوت" می نویسد که دو فرد مسلح وارد خانه پیرمرد شده و خود را، مأمور حکومت نظامی معرفی کرده اند و پس از بازرسی خانه از وی خواستند که سندی را امضا کند مبنی براینکه هیچ جنگ افزاری در خانه اش نیافته اند. لیکن وی، مضمون سند را دریافته و از امضای آن خودداری ورزید. در اینجا، افراد مسلح به وی حمله برده و بر زمینش می زنند با چفیه، دهانش را می بندند و انگشتش را می شکنند و اثر انگشتش را بر روی سند می گذارند.

این کار بخشی از یک رشته جنایتهای صهیونگرایان جهت مصادره زمینهای عربها و اجبار اهالی آنها به مهاجرت است بی آنکه هیچ گونه تحقیقات حقیقی توسط دولت از افراد مسلح صهیونگرا به عمل آید. آنچه که میزان دخالت مقامهای حاکم صهیونگرا در تمامی جنایتهای مرتکب شده در حق شهروندان فلسطینی را ثابت می کند، موضوعی است که در گزارش کمیسیون (کارپ) آمده است. این کمیسیون جهت پیگیری هرج و مرج حاکم و نقض قانون در ژوئن سال 1981 به وجود آمد.

این کمیسیون پس از یک سال پژوهش کامل در چیرگی هرج و مرج در سالهای 81 ـ79 در منطقه های اشغال شده به این موضوع رسیده بود. این کمیسیون دریافت که محفلهای بلندپایه و از آن میان، افسران ارتش اسرائیل از بازجویی یهودیان متهم به انجام اعمال جنایتکارانه بسیار خطرناک در منطقه های اشغال شده، جلوگیری کرده اند. از آن میان عملیات قتل و سوءقصد و تیراندازی به سوی عربها و سرقت جنگ افزار و اعمال تحریک آمیز و بمب اندازی.

این گزارش، مداخله ارتش صهیونگرا پیرامون عدم بازجویی متهمان را سرزنش کرده و تأکید کرده است که افسرانی بودند که سندهایی را مبنی بر احضار شماری از کوچ نشینان به اتهام انجام کارهای جنایی خطرناک، در دست داشتند اما افسران ارتش توصیه کردند که تحقیق درباره شماری از پرونده ها پیگیری نشود و پلیس را مجبور ساختند تا تحقیق درباره شماری از رؤسای کوچ نشینها را در کرانه باختری متوقف سازند، که در میان آنان افسران امنیتی کوچ نشینها نیز دیده می شدند.

در اینجا به بخشی از اقدام صهیونیستها آن گونه که در گزارش کمیسیون پیش گفته آمده است، می پردازیم: در سال 1980 م، جوانی از روستای "سعیره" کشته می شود. این قتل هنگامی صورت گرفت که تعدادی از جوانان روستا، خودرو کوچ نشینان یهودی را سنگباران کردند. سرنشینان خودرو در مرکز روستا به هر سو تیراندازی کرده که منجر به کشتن این جوان می شود، مدتی بعد برخی قسمتهای جنگ افزار در یکی از کوچ نشینها عوض می شود. این امر به منظور از بین بردن آثار جنایت انجام گرفت. پلیس از تمامی جزئیات امر مطلع بود اما اوامری دریافت کرد مبنی بر این که هیچ کس دستگیر نشود.

در یک رویداد دیگر، پلیس به وسیله یک فیلم تلویزیونی دریافت که یکی از رؤسای شورای کوچ نشینها به روی تظاهرکنندگان در شهر رام الله تیراندازی می کند. موضوع از دست پلیس خارجمی شود و بدون هیچ دلیل قابل ذکر به دژبان سپرده می شود. شخص یاد شده تا به امروز و به رغم آنکه پلیس وی را می شناسد، دستگیر نشده است.

همچنین ارتش با بازجویان پلیس درباره موضوع پرتاب بمبهای دستی به خانه خانواده (دعنا) در منطقه کوچ نشین (کریات اربع)، مخالفتی نکرد به رغم آنکه پلیس دلایلی در دست داشت که می توانست طبق آن جنایتکاران را دستگیر کند. افسران ارتش از بازجویی پلیس جلوگیری کرده و دستور دادند تا کسی دستگیر نشود.

اکنون، پس از نگرش سریعی که به نمونه اقدامهای صهیونگرایان انداختیم دریافتیم که در چارچوب مفهوم صهیونگرایانه دولت یهود و به حکم سرشت کوچ نشینانه این دولت، مقامهای اشغالگر آغاز به اجرای نقشه ای کرده اند که هدف آن تبدیل اشغال موقت نظامی به وجود غیرنظامی و نظامی ثابت از طریق تغییر موازنه جمعیت منطقه و به واسطه چیرگی بر مساحتهای گسترده ای از زمین است. آشکار است که اگر عملیات قهر و چیرگی بر سرزمینهای عربی در چارچوب موازنه کنونی نیروها ادامه یابد وضع به آنجا خواهد رسید که بقیه بخشهای فلسطین در سال 1949 بدان رسیدند. بنابراین در این چارچوب و به منظور به کار گرفتن شیوه ای کوشا و موفقیت آمیز از توان طرف رویاروی با ددمنشی صهیونگرایان که همان ساکنان سرزمینهای اشغال شده هستند ناگزیر باید سیاستی را مشخص ساخت که سرزمینهای عربی را نگه دارد و اقدامهایی را به اجرا درآورد که از ضمیمه ساختن عملی کرانه باختری و نوارغزه به رژیم صهیونگرا جلوگیری کند.

مأخذ:

  1. بولتن خبری خبرگزاری وفا، شماره 1267، تاریخ 7/3/1984