لورج، حیم (1878-1821)

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


حیم لورج (Hayimm Lorje) یکی از پیشگامان نظریه مهاجرت و اسکان یهودیان در فلسطین و مؤسس اولین جمعیت برای اجرای این هدف بود. در فرانکفورت متولد شد و در طول زندگی خود شور و شوقی به افکار کابالایی داشت؛ حتی تصور می کرد که از نسل اسحاق لوریا، متفکر کابالایی است. مدیر یک مدرسه ابتدایی بود و در همان جا درس می داد. در سال 1864، در برلن مستقر شد و تا پایان عمر در آن جا به سر برد.

انقلاب 1848 در آلمان، تأثیر زیادی بر لورج گذاشت و او بر این باور بود که آمدن ماشیح نزدیک شده است. از آن به بعد، توجه او به "رستاخیز قوم یهود" بیشتر شد و او چنین فکر می کرد که مهاجرت و اسکان یهودیان در فلسطین تحقق پیشگویی های تورات درباره بازگشت یهودیان به سرزمین نیاکان و پاک شدن از پلیدی تبعید است. در نظر او نقطه شروع تحقق این هدف، تأسیس سازمانی است که تلاش ها را در این جهت هماهنگ و همسو کند و برای پشتیبانی از طرح های وطن گزین سرمایه لازم را فراهم آورد.

به همین سبب، در سال 1860 "جمعیت استعمار فلسطین" را تأسیس کرد (این اولین جمعیت وطن گزین یهودی صهیونیستی به شمار می رود) و از هیچ تلاشی برای تبلیغ اهداف جمعیت و جذب شخصیت های سرشناس به آن و تبلیغات برای جمع آوری کمک مالی فروگذار نکرد. جمعیت در محافل یهودی شهرتی به هم زد و شعبه ها و دفاتر آن در چند شهر آلمان گشوده شد و بعضی از اندیشمندان سرشناس مثل "یهودا قلعی" و "موسی هس" و "دیوید گوردون" و "زوی کالیشر" به آن پیوستند؛ "کالیشر" همان کسی است که جمعیت کتاب او را به نام در جستجوی صهیون در سال 1862 منتشر کرد.همچنین لورج از پس دشمنان و مخالفان خود، به ویژه در محافل مهاجرانی که با انگیزه های دینی به فلسطین مهاجرت کرده بودند، برآمد.

اما لورج در محقق ساختن اهداف جمعیت شکست خورد و موفق به مهاجرت دادن هیچ یهودی به فلسطین و نیز برپایی هیچ مهاجرنشینی در آن جا نشد و جمعیت خود به سرعت به طرحی ورشکسته تبدیل شد؛ زیرا خرج آن بسیار بیشتر از دخلش بود. همچنین اختلافات و درگیری ها و چنددستگی هایی در آن پدید آمد. با آغاز سال 1864، از جمعیت جز یادی گذرا باقی نمانده بود. با این که این شکست و ناکامی را تا حدودی می شود به شخصیت لورج نسبت داد، که کودن و تسلط طلب و فاقد قدرت سازمان دهی بود، اما سبب اصلی آن در این نکته نهفته بود که او به آن چه که هرتزل بعدها پی برد، در آن زمان پی نبرده بود؛ یعنی ضرورت و ناگزیری توسل به یک قدرت بزرگ استعماری به مثابه سازوکاری بین المللی که یهودیان را منتقل کند و در چارچوب یک دولت کارکردی و مأمور، به کارشان گیرد.

مأخذ:

  1. المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد ششم، چاپ اول، پاییز 1382.