بیلو، مانیفست ـ 1882

از دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل


به برادران و خواهران تبعیدی مان:

"اگر من به خود کمک نکنم، چه کسی به من کمک خواهد کرد؟"

تقریبا دوهزار سال از آن ساعت شومی که پس از یک مبارزه قهرمانانه شکوهمند، معبدمان در آتشسوخت و پادشاهان و رؤای ما تخت و تاج خود را از دست دادند و تبعید شدند، گذشته است. کشوری را که نیاکان و پدران عزیزمان در آن ساکن بودند، از دست دادیم. در تبعید، از تمامی شکوه و افتخارات خود، تنها جرقه آتشی را همراه بردیم که نشانه معبد بزرگمان بود و این جرقه کوچک، در حالی که برجها و قصرهای دشمنان با خاک یکسان می گردید، ما را زنده نگه داشت. جرقه ای که به شعله تبدیل شد و روشنی بخش راه قهرمانان نژاد ما گردید و به آنها الهام بخشید تا مرگ و شکنجه های ناشی از اجرای حکم ارتداد را تحمل کنند.

این جرقه بار دیگر درخشیدن گرفته و به ستونی واقعی از آتش تبدیل شده است که در برابر چشمانمان در راه صهیون پیش می رود، در حالی که در پشت سر، ستونی از ابر ستم ما را به نابودی تهدید می کند. آیا خواب آلوده ترین ملتها هستی، ای ملت ما! تا سال 1882 چه می کردی؟ خواب بودی! و رؤای دروغین تشبه جویی به دیگران را می دیدی. خدا را شکر که اکنون از خواب رخوت بیدار شده ای.

برنامه ها، تو را از رؤا بیرون آورده است. چشمانت باز شده و امیدهای واهی تیره و تار را تشخیص می دهد. آیا می توانی به سرزنشها و ریشخندهای دشمنانت به آرامی گوش دهی؟...غرور باستانی و روحیه کهن تو کجاست؟ به یاد آور زمانی را که ملتی بودی و مذهبی خردمندانه و قانون اساسی و معبدی الهی داشتی که دیوارش (دیوار ندبه در بیت المقدس ـ م) شاهدی خموش بر افتخارات و شکوه گذشته است. فرزندانت در کاخها و برجها زندگی می کردند. و شهرهایت شکوه تمدن بود، در حالی که دشمنان تو همچون جانوران در باتلاقهایلجن زار جنگلهای تاریکشان بسر می برند. در حالی که فرزندان تو جامه ارغوانی و پشم اعلا به تن داشتند، آنها پوستین زمخت از پوست سخت گرگ و خرس می پوشیدند. آیا از این بابت شرمگین نیستی؟

در مغرب زمین، نا امید بسر می بری، در حالی که ستاره آینده تو در شرق سوسو می زند. ما با آگاهی از این امر و با الهام از تعالیم راستین استاد بزرگمان هیلل که می گوید "اگر خود به خود کمک نکنم، چه کسی به من کمک خواهد کرد؟" برای رسیدن به اهداف ملی خود، تشکیل جامعه زیر را پیشنهاد می کنیم.

1 ـ این جامعه، براساس شعار"خانه یعقوب، بیا به آنجا برویم" "بیلو" نامیده می شود و براساس تعداد اعضای آن به شاخه های محلی تقسیم بندی خواهد شد.

2 ـ جایگاه کمیته، اورشلیم خواهد بود.

3 ـ اعانات و هدایا باید آزاد و نامحدود باشد.

ما خواستاریم که:

1 ـ وطنی در کشورمان داشته باشیم. خدا آن را به ما ارزانی داشت، و در پرونده های تاریخ ثبت شده است که به ما تعلق دارد.

2 ـ خواهان گرفتن آن از خود سلطان (عثمانی ـ م) هستیم. و اگر به دست آوردن آن غیر ممکن باشد، از او می خواهیم که حداقل، دولتی در داخل یک دولت بزرگتر داشته باشیم که اداره امور داخلی آن به عهده ما باشد. در این دولت، از حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشیم و تنها در امور خارجی با امپراتوری ترک همکاری کنیم، تا بدینوسیله به برادرمان اسماعیل، به هنگام نیازش، کمک کرده باشیم. امیدواریم که منافع ملت باشکوه ما، روح ملیرا در افراد ثروتمند و پرقدرت افزایش دهد، و هرکس، چه غنی و چه فقیر، حداکثر تلاش خود را در راه این آرمان مقدس به عمل آورد.

درود بر شما، برادران و خواهران عزیز!

گوش فراده، ای اسرائیل!

خدا یارمان باد!

خدای بزرگ ما یکی است و سرزمین ما صهیون، تنها امید ما است.

پیشتازان بیلو.

مأخذ:

  1. احمدی، حمید: ریشه های بحران در خاورمیانه، مؤسسه کیهان، 1369.