باراش، آشر (1952ـ1889)
آشر باراش (Asher Barash) رمان نویس و ناقد عبری نویس است. در گالیسی به دنیا آمد و از سال 1914 در فلسطین استقرار یافت. در جوانی زندگی ادبی اش را با زبان یدیشی آغاز نمود.
برخی آثار اولیه اش را به زبان آلمانی و لهستانی نوشت و سپس به شعر و نثر عبری روی آورد. برخی داستان های باراش به زندگی موج دوم مهاجران به فلسطین و واقعیت های پس از برپایی حکومت صهیونیستی اختصاص دارد. در بعضی از آنها گرایش به خاطرات بر جای مانده از زندگی در گالیسی دیده می شود. آن چه بر داستان هایش غلبه دارد، بیان سنتی و وصف بسیطی است که معمولاً با مضامین جهت دار اعتقادی همراه است.
در رمان عشق مطرود (1938ـ1930) نویسنده می کوشد خواننده را به این نتیجه خاص برساند که جامعه غیر یهودیان، کینه توز و بد نهاد است و امکان ندارد یهودیان بتوانند همزیستی طبیعی و مسالمت آمیزی با غیر خودی ها داشته باشند. به همین دلیل روابط عاشقانه پسری یهودی با دختری غیر یهودی قطعا به بن بست می رسد و راه حل پیشنهادی در رمان این است که دختر با یک پلیس یهودستیز ازدواج کند.
باراش چند اثر نقدی دارد که نظریه ادبی (1931) از مهم ترین آنهاست. این کتاب می کوشد نظریه ای روشمند درباره ادبیات عبری ارایه کند. اما به دلیل خشکی و مطلق گرایی اش چندان ارزشی ندارد. باراش، جدا از خاطرات هرتزل، برخی آثار انگلیسیو آلمانی را نیز به عبری برگردانده است.
مأخذ:
- المسیری، عبدالوهاب: دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهش های تاریخ خاورمیانه، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، جلد سوم، زمستان 1382.