زرَّاعَّه، نبرد: تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۲۰
در روز بیست ویک ژانویه سال 1948 تیپ دوم یرموک ارتش رهایی بخش ، رود اردن را پشت سر گذاشته و از جنوب بیسان وارد سرزمین فلسطین شد. این تیپ تحت رهبری سرهنگ محمدصفا سوری الاصل اداره می شد. بخش اعظم نیروهای این تیپ را داوطلبان سوری تشکیل می داد و در بین افراد آن سربازان فلسطینی آموزش دیده در پادگان قطنای سوریه و عده ای مصری و حجازی نیز به چشم می خوردند.
این تیپ از سه گردان، اولی تحت فرماندهی ستوان یکم غسان جدید، دومی تحت فرماندهی ستوان یکم فتحی اتاسی و سوم تحت فرماندهی ستوان یکم حسن مهنا که همگی سوری الاصل می باشند تشکیل یافته بود. تعداد پرسنل آن 630 نفر مجهز به 614 قبضه تفنگ، 18 قبضه مسلسل سبک، 4 قبضه خمپاره انداز کالیبر 60 بود. هر یک از جنگجویان 200 عدد فشنگ، 2 عدد نارنجک دستی با خود حمل می کرد و برای هر مسلسل تیربار 400 عدد فشنگ اختصاص داده شده بود.
فوزی قاوقجی فرمانده ارتش رهایی بخشبه منظور کسب اطلاعاتی پیرامون میزان قدرت و امکان دشمن و نیز پشتیبانی از عملیات عبور دیگر نیروهای ارتش رهایی بخش که مأموریت رساندن سلاحها و تجهیزات کمکی به نقاط دیگر را برعهده داشتند از سرهنگ محمد صفا خواست تا به سوی یکی از مستعمرات واقع در منطقه میانی حمله ور شود. عملیات حمل ونقل و رساندن سلاحها به مناطق موردنظر امری بسیار دشوار بود به ویژه پس از اینکه ارتش بریتانیا پل دامیه بنا شده بر روی اردن در جاده اصلی سلط ـ نابلس را منهدم کردند.
فرمانده گردان مستعمره زراعه واقع در دره بیسان در جنوب شرقی شهر بیسان را که صهیونیستها آن را طیره تسفی می نامند، هدف حمله خود انتخاب نمود. در این مستعمره مهم یک نیروگاه تولید برق، پمپ آب و چندین برکه بزرگ برای پرورشی ماهی وجود داشت. استحکامات دفاعی این مستعمره همانند دیگر مستعمرات بسیار محکم بود. خندقها، برجهای مراقبت و سیمهای خاردار اطراف مستعمره را احاطه کرده بودند. برکه ها در واقع به منظور دفاع از مستعمره در صورت لزوم، احداث شده بودند. آنها در صورت نزدیک شدن نیروهای مهاجم به مستعمره آبهای خود را به سوی خندقها سرازیر می کردند.
یک ماه از بارندگی در این منطقه گذشته بود. به همین خاطر دره بیسان بر اثر بارندگی به باتلاقی مبدل شده بود. و در نتیجه انجام عملیات جنگی در اطراف مستعمره امری دشوار به نظر می رسید. با این وجود فرمانده تیپ، سربازان خود را برای حمله تهاجمی آماده کرده و از مساعد بودن هوا در شب 16 ـ 17 فوریه سال 1948 برای آغاز حمله خود استفاده نمود. وی یک گردان پیاده و یک گروهان پشتیبانی را برای شروع تعیین کرد. همچنین یک گردان را برای تظاهر به حمله علیه دو مستعمره مجاور گسیلداشت. و خود با دو گروهان دیگر به عنوان نیروهای ذخیره در منطقه مستقر گردید.
حمله تهاجمی که در راس ساعت 23 و چهل وپنج دقیقه آغاز شد برای صهیونیستها غیرمنتظره بود. طولی نکشید که بارندگی آغاز شد. مجاهدین مهاجم سیمهای خاردار را قطع کردند و صهیونیستها از خطوط مقدم خودشان عقب راندند. در ساعت 4 صبح روز 17 فوریه چهارتن از نیروهای ویژه گروهان به همراه 4 جعبه حاوی مواد منفجره به سوی برج مراقبت پیشروی نمودند. آنها با اجرای آتش شدید صهیونیستها و یک خندق مملو از آب مواجه شدند. پس از عبور از خندق آب یکی از افراد گروه توانست خود را به برج اصلی برساند.
وی دینامیتی را زیر ستون برج مذکور کار گذاشت و سر فتیله را روشن نمود اما شعله در زیر باران خاموش شد. شعله فتیله دومی نیز خاموش گردید. او وقتی دید در این کار موفقیتی به دست نیاورد به سنگر خود مراجعت کرد.
در ساعت پنج صبح نیروهای پیاده به رهبری فرمانده گردان یکم با پشتیبانی آتش خمپاره اندازها و آتش گردان سوم از سمت تپه مجاور موفق به پیشروی شدند و چندین باب از خانه های مستعمره مراقبت را منهدم کردند. اما به دلیل وجود آبهای زیاد ناشی از بارندگی شدید و سرازیر شدن آب برکه ها از سوی مدافعین مستعمره نتوانستند زیاد پیشروی نمایند.
نیروهای مهاجم پیاده علی رغم اینکه تا زانو در آب و گل ماندند توانستند در برابر مواضع دشمن دلیرانه بجنگند. علاوه بر رسیدن نیروهای صهیونیستی و انگلیسی از مستعمرات مجاور برای کمک به صهیونیستهای مستقر در مستعمره، کندی پیشروی نیروهای مهاجم اثر بزرگی در افزایشضایعات این نیروها داشت. به همین خاطر فرمانده تیپ دستور عقب نشینی را صادر کرد یک گروهان گردان دوم مسئولیت پشتیبانی از عملیات عقب نشینی را برعهده داشت. تا اینکه در رأس ساعت هشت ونیم صبح روز 17 فوریه مراحل عقب نشینی به پایان رسید.
خسارات وارده بر تیپ دوم یرموک 37 شهید و چندین مجروح برآورد شد. براساس گفته نلسون ژنرال انگلیسی به فوزی قاوقچی تعداد کشته های صهیونیستها 112 نفر بود. نیروهای انگلیسی کشته های صهیونیستها را به وسیله اتومبیلهایشان به شهر بیسان انتقال دادند. اما تعداد مجروحین صهیونیستها مشخص نگردید. نبرد زراعه به دلیل زیر نتوانست به اهداف تعیین شده دست یابد:
1 ـ عدم اطلاع کامل نیروهای مهاجم از وضعیت جغرافیایی منطقه و امکانات، قدرت و کمیت و کیفیت سلاحهای دشمن.
2 ـ نامساعد بودن هوا و عدم انتخاب زمان صحیح برای آغاز عملیات.
3 ـ نداشتن آموزش کافی نیروهای مهاجم.
4 ـ عدم وجود یگانهای توپخانه به طور کلی برای پشتیبانی از نیروهای مهاجم. ناکامی این تیپ در نخستین حمله تهاجمی خود اثر بسیار منفی در روحیه افرادش گذاشت و اهمیت آموزش و اسلحه را برای فرماندهی کل و کمسیون نظامی دمشق ثابت کرد.
مأخذ:
- عارف، عارف: النکبة، ج 1، بیروت 1956.
- قاسمیة، خیریة مذکرات فوزی القاوقجی، بیروت 1975.