فاشیسم اسرائیلی
با بررسی تاریخ صهیونگرایی در تمامی دوره های آن، روشی را مشاهده می کنیم که رهبران یهود در درازنای دورانها در آن قدم نهاده و آیندگان از گذشتگان به ارث برده اند. این روش به قانونی اساسی تبدیل شده است که پدران و فرزندان بر مبنای آن گام نهاده اند. این قانون اساسی آکنده از پستی، فتنه انگیزی و تجاوز به منظور چیرگی بر همه انسانها ـ بی تمایز میان آنان ـ است. آنان تورات را تحریف کردند تا با عملکردهایشان همساز گردد بی آنکه در این راه وجدانی یا اخلاقی، ناظر بر کارهایشان باشد.
جامعه "اسرائیل" آکنده از سازمانهای تروریستی و فاشیستی است که زمین را مملو از فساد کرده اند، با بمب و مواد منفجره رعب می آفرینند، و برای هراساندن شهروندان عرب ـ دارندگان حق و زمین ـ به تیراندازی دلخواهانه دست می یازند، تا آنان را وادار به کوچ کردن از سرزمینهایشان کنند زیرا از دیدگاه صهیونیستها، آنان با "سرزمین اسرائیل" بیگانه اند.
در رأس این فتنه انگیزیها و ارعاب آفریینها، روحانیون یهودی "حاخامها" قرار دارند که آشکارا با عربها دشمنی می ورزند و برنامه ریز و اجرا کننده ارعاب و وحشت هستند. پیرامون آنان را کوچ نشینانی از انسانهای نا به هنجار گیتی فرا گرفته اند که عرصه جهان از دستشان به تنگ آمده است. آنان به فلسطین آمدند تا رفتاری را که بدان خو گرفته بودند نظیر کشتار و شکنجه و فشار، به مرحله عمل درآورند.
دستگاه امنیتی اسرائیل پس از هر عملیات تروریستی کوچ نشینان، به یک تحقیق نمایشی می پردازد که نتیجه آن، همواره "مرتکبین، مجهول بوده اند "است تا مسأله خاتمه یابد. رژیم صهیونیستی که به توان سازمان جاسوسی خود افتخار می کند ادعا می کند که از شناخت یهودیان فاشیست که همه روزه مرتکب فاجعه هایی می شوند، عاجز است. پیگیری سخنان و اقدامهای رژیم نظامی صهیونگرایان نشان می دهد که دستگاههای امنیتی آن رژیم، جنایتکاران را می شناسند اما آنان را معرفی نمی کنند زیرا اگر موضوع غیر از این باشد، پرسشهای زیادی مطرح می شود و اعمالی را که آنان مرتکب می شوند همان روند کار رژیم است.
اگر مسأله غیر از این باشد پرسشهای زیادی مطرح خواهد شد: چه کسانی در کشتن شهرداران دست داشته اند؟ چه کسی به دانشگاه اسلامی "خلیل" تجاوز کرده است؟ چه کسانی در آتش زدن مسجد اقصی دست داشته است؟ و چه کسانی کشتار نمازگزاران حرم ابراهیم خلیل را انجام دادند و...
گزارش زیر که توسط مجله "هاعولام هزیه "در چند قسمت منتشر شده دارای دلایل و واقعیتهای کافی است. جنبش خاخام "مائیر کاهانا" که "کاخ" نامیده می شود، از اوایل دهه هفتاد تا کنون جناح بسیار تندرو راستگرایان "اسرائیل" را تشکیل می دهد. در دهه 1980، یک رشته اعمال خشونت آمیز رخ داد که سرنخهای پنهانی آن به این جنبش ختم می شد. می توان اعمال ذیل را نام برد: انجام بازیها و
نمایشهای "عید مساخر "در کرانه باختری. تلاش برای چیرگی بر "جبل البیت "(مسجدالقصی). نقشه منفجر کردن "صخره "شریف. تیراندازی در نزدیکی "صخره "شریف. عملیات منفجر ساختن یک اتوبوس در قدس، بمب گذاری در "عیزریه" و به آتش کشیدن خودروها در محله "الثوری ".
حروفی که واژه "کاخ" از آن ساخته شده و نیز باورهای این جنبش، هون را در رگان بسیاری ازاسرائیلیان منجمد می سازد. این گونه اعمال خشونت آمیز، ـ که به دلایل نژادپرستانه صورت می گیرد ـ آنان را به یاد اروپای مرکزی در دهه سی قرن بیستم می اندازد. داستان جنبش "کاخ"، اعضا و عملیات آن، داستان فاشیسم نو در فلسطین اشغال شده است. (نک: کاخ، جنبش) در سپتامبر 1972 "عمپحای باجلین"، افسر پیشین عملیات گروه تروریستی "لیحی" به اتهام قاچاق جنگ افزار برای اعضای "سازمان دفاع یهود "در ایالات متحده آمریکا، بازداشت گردید. این جنگ افزارها در فعالیتهای تروریستی مورد بهره برداری قرار می گرفت. "باجلین" ـ که پس از زمامداری جنبش "لیکود "به عنوان مشاور نخست وزیر در امور تروریسم تعیین گردید ـ به اقامت اجباری در یکی از هتلهای مجلل تل آویو محکوم شد. جنبش "کاخ" از "باجلین" پشتیبانی کرد، این امر به هنگام بحران شدیدی رخ داد که پس از عملیات "مونیخ"، فلسطین اشغال شده را فراگرفت. لیکن به رغم، آگاهی اعضای جنبش "کاخ" از موضوع قاچاق اسلحه به سازمان دفاع یهود که توسط "باجلین" صورت گرفت، هیچ کدام از آنان محاکمه نشدند و این مسأله مبهم ماند. بازداشت "باجلین"، شکل کار حاخام کاهانا و جنبش وی را از آن روز تاکنون، مشخص ساخته است.
کاهانا دار و دسته اش می کوشیدند تا پیوند خود را با شخص بازداشت شده منکر شوند و از سوی دیگر، تلاش می کردند تا دفاعیه متهم را فراهم سازند که در صورت تشکیل دادگاه، محاکمه را به یک محاکمه علنی تبدیل سازند و در آن بر باورهای راستگرایانه کاهانا تاکید ورزند. در خلال دوازده سال بازداشت "باجلین"، بذر جا افتاده جنبش "کاخ"، مجموعه پیچیده و بغرنجی از گروههای مسلح تروریستی را در تمامی سطوح به وجود آورد. (ن. ر: تروریسم صهیونیستی ـ سازمانهای فاشیستی در سرزمینهای اشغال شده.)